افرادی که در موسسات مردمنهاد و یا خیریهها و انجمنهای نیکوکاری فعالیت میکنند، از این حقیقت آگاهی دارند که این سازمانها برای پایهگذاران شان سود مالی ندارند و کلیه مبالغ مالی وصولی این موسسات باید از راه کمکهای مالی اهدا شده، جمع آوری پول، موقوفات، حق عضویت و پولی که از ارائه خدمات دریافت میکنند، جمع آوری شود. اما مستقل از تفاوتهای زیادی که گفته میشود بین سازمان های دولتی و وابسته و مردم نهاد وجود دارد، موسسات خیریه ای که بهخوبی اداره
در این مقاله پنج شیوه کلیدی ارائه شده است که به مدیران سازمانهای مردم نهاد (سازمانهای غیرانتفاعی) کمک میکند موسساتشان را شبیه فضای یک استارت آپ پرانرژی و فعال اداره کنند، چه موسساتشان در زمینه دین و مذهب فعالیت میکند، یا این که آنها یک نهاد دولتی، یک خیریه یا یک آزمایشگاه تحقیقاتی را اداره میکنند.
1. موسسات مردم نهاد و خیریه ها نیز سازمانهایی تمام و کمال هستند
هر موسسه غیر دولتی، یک سازمان است که باید با توجه به قواعد مدیریت سازمانها اداره شود. یک سازمان غیرانتفاعی اجزای مختلفی از قبیل کارکنان، هزینه های عملیاتی و توافق های رسمی دارد و شامل مجموعه ای از فعالیت هایی است که برای بقا در بازار غیرانتفاعی ها انجام میدهد.
راهحل کلیدی برای بقای سازمان غیرانتفاعی که فعالیتهای بشردوستانه انجام میدهد برخورداری از ذهنیتی است که در فضای مدیریت سازمان های تجاری رایج است. این یعنی سازمان های غیرانتفاعی باید بیانیه ماموریت و چشمانداز داشته باشند، از استانداردهای عملیاتی پیروی کنند و گزارشات سازمانشان را در فواصل منظم و مشخصی منتشر کنند.
2. سطح بالای بهرهوری در اداره سازمان حیاتی است
منظور از سطح بالای بهره وری اداره سازمان این است که سازمان منابعی را که در اختیار دارد بهدرستی استفاده کند و این تمام فرآیندها را دربرمیگیرد از نحوه استخدام افراد گرفته تا میزان دستمزد ها، راه اندازی و اداره کارزارها و قراردادهایی که پای آن ها را امضا میکند.
جان کلام این است که یک سازمان غیرانتفاعی باید «سود خالص» کافی داشته باشد، یعنی درآمد سازمان باید بیشتر از هزینههایش باشد. در ادبیات تخصصی کسب و کار به تفاوت میان درآمد و هزینه، «سود» گفته میشود. سازمان های غیرانتفاعی سودآوری نمیکنند و سود درباره این سازمان های جایگاهی ندارد اما اگر بخواهیم سازمان ما دوام بیاورد و به فعالیت هایش ادامه بدهد همواره باید میزان درآمد بیشتر از میزان هزینه ها باشد.
3. اهداکنندگان کمکهای مالی همانند مشتریان شما هستند
رک و راست بگوییم که اهداکنندگان کمک های مالی دقیقا مشتریان شما هستند، باید آنها را پیدا کنید، هوایشان را داشته باشید، آنها را متقاعد کنید به شما کمک کنند و مرتب تلاش کنید آنها را از دست ندهید، دقیقا کاری که یک نهاد تجاری در قبال مشتریان خود انجام میدهد.
در شرایطی که میزان توجه مردم هر روز کمتر میشود و دستهای بسیاری برای تصاحب منابع محدود باهم رقابت میکنند، یک سازمان غیرانتفاعی باید راهبرد موثری برای حفظ اهداکنندگان مالی خود تهیه کند و بهکار گیرد. ریتو شارما، کارشناس شبکههای اجتماعی میگوید، سازمان های غیرانتفاعی موفق، به اهداکنندگان کمک های مالی به چشم مشتریان شان نگاه میکنند و از شبکه های اجتماعی برای مشارکت و فعالیت در گروه ها و انجمن های آن ها استفاده میکنند.
4. شهرت خوب، کمک های مالی بیشتری را به همراه خود میآورد
سازمان شما به تبلیغات و بازاریابی قوی برای جلب توجه افراد - هم مشتریان و هم اهداکنندگان کمکهای مالی - نیاز دارد. حتی اگر سازمان خیریه شما حول موضوعی بسیار مهم و قابل تقدیر فعالیت میکند، بااینحال شما باید تلاش کنید خود را به اهداکنندگان مالی بالقوه بشناسانید، چرا که اغلب مواقع، شما تنها سازمانی نیستید که دارید در این حوزه خاص از فعالیتهای بشردوستانه فعالیت میکند.
5. هر سازمان غیرانتفاعی رقبایی دارد
در ادامه نکاتی که پیشتر اشاره کردیم، باید بگوییم سازمانهای غیرانتفاعی نیز رقبایی دارند. برای مثال اگر سازمان خیریه شما از بیماران سرطانی در شیکاگو حمایت میکند، مطمئن باشید که حداقل ده یا بیست سازمان دیگر در آنجا همان کار را انجام میدهند، هدف مشابهی را دنبال و از انگیزه مشابهی حمایت میکنند.
ما این سازمانها را رقبای شما میدانیم زیرا آنها هم دنبال همان اهداکنندگان مالی هستند که شما در جستجوی آن ها هستید، که میتواند شامل یارانههای دولتی، کمکهای اهدایی، کمکهای نقدی وموقوفات باشد. بنابراین هر سازمان غیرانتفاعی درست مانند یک سازمان تجاری، باید راهبردی برای معنادار کردن فعالیت هایشان و حفظ برتری در عرصه رقابت پیدا کند.
دیدگاه خود را بنویسید