کار خیر را وظیفه همه می‌داند. بالای شهر و پایین شهر ندارد. می‌گوید هرکس معنی و مفهوم بیت شعر سعدی را که می‌گوید؛ «بنی آدم اعضای یکدیگرند / که در آفرینش ز یک گوهرند» را درک کرد، باید بداند درنگ در کمک به نیازمندان جایز نیست. این حرف‌ها را «پروانه گروزاده» می‌گوید؛ بانوی ۵۰ ساله‌ای که ۳ سالی از فعالیت‌های خیرخواهانه‌اش در سرای محله قبا می‌گذرد. تلخ و شیرین‌های زیادی را در فعالیت‌های داوطلبانه و خیرخواهانه‌اش تجربه کرده‌است. از تلخی اشک نشسته بر‌گونه کودکان‌ کار تا شیرینی لحظه‌ای که این کودکان مهمان سفره‌های رنگین خیرین می‌شوند. شاید اگر نگاه مادرانه او به این کودکان نبود او امروز این‌طور به این کودکان دل نمی‌بست.



دلت بزرگ باشد همه چیز حل است!

برای کار خیر باید دلت بزرگ باشد تا بتوانی قدمی هرچند کوچک در کمک به دیگران برداری، این واقعیتی است که پروانه گروزاده به آن معتقد است. بانوی نیکوکاری که قصه مشارکتش در کارهای خیر‌خواهانه بر می‌گردد به قصه یک دوستی قدیمی. «‌ما ساکن پاسداران هستیم. 3 سالی می‌شود که به این محله آمده‌ایم. در بدو ورود به این محله یکی از دوستان صمیمی‌ام که همکاری خوبی با سرای محله قبا داشت من را با این مجموعه آشنا کرد. اصرارهای دوستم و تنوع برنامه‌ها در نهایت مرا ترغیب کرد و باعث شد ضمن آشنایی با فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی مجموعه قدمی هرچند کوچک در دستگیری از نیازمندان بردارم». از فعالیت‌هایش برایمان می‌گوید: «بانوان خانه‌دار معمولاً زمان زیادی دارند که می‌توانند در قالب یک برنامه‌ریزی اصولی و درست آن را در مسیر درست به کار گیرند. من هم جزو یکی از این بانوان بودم که وقتی وارد فعالیت‌های اجتماعی شدم اولین کاری که کردم دستگیری از نیازمندان در حد توانم بود.»


کمک‌های کوچک، لبخند‌های بزرگ

گرو‌زاده، داشتن یک زندگی خوب را حق همه کودکان می‌داند و می‌گوید: «دیدن چهره خسته و دردمند کودکان پشت چراغ قرمز چهارراه‌ها همیشه مرا آزار می‌دهد. کودکانی که باید به جای بودن در مدرسه و بازی با هم‌سن و سال‌های‌شان سر چهارراه‌ها به کسب درآمد بپردازند. بچه‌هایی که با دستگیری من و شما می‌توانند کمی روی خوش زندگی را دیده و لبخند شیرین کودکی مهمان صورت‌ های معصومشان شود.» پروانه گرو‌زاده که با وجود همه فعالیت‌های خیرخواهانه‌ اش خود را یک خیر نمی‌داند معتقد است؛ خیلی از افراد جامعه این روزها خود درگیر مشکلات اقتصادی هستند اما در کنار همه مشکلات ریز و درشت زندگی می‌توان با کمک‌هایی هرچند ناچیز موجب شادی دل‌های معصومی شد که مدت‌ هاست رنگ و بوی شادی را به خود ندیده‌اند.

 

 همه را تشویق می‌کنیم!

گرو‌زاده که حالا خود 3 سالی می‌شود طعم شیرین کار خیر و فعالیت‌های خیر خواهانه را چشیده و اثرات مثبت آن را در زندگی‌اش لمس کرده، دیگر بانوان محله را نیز به مشارکت در امور خیرخواهانه می‌پردازد: «معتقدم تلاش در مسیر افزایش جلب مشارکت‌های مردمی برای کمک به نیازمندان اجرش کمتر از کمک‌های نقدی نیست. چراکه این کمک‌ها وقتی ذره ذره روی هم جمع می‌شوند می‌توانند گرهی از گره‌ های مردم نیازمند را باز کند. مثل همین غذاهایی که ما برای کودکان‌ کار تهیه می‌کنیم. وقتی هرکس به اندازه وسع و توان مالی خانواده خود در این طرح مشارکت می‌کند 100 کودک کار می‌تواند برای یک وعده هم شده غذای گرم و خوب بخورند که این برای ما از هر چیزی مهم‌تر است.»


در جمع کودکان‌کار خوشحالم!

گروزاده به همراه دیگر خیرین محله بیش‌تر تمرکز خود را در فعالیت‌های خیرخواهانه‌ روی کمک به کودکان‌ کار گذاشته‌اند. زود به زود آن‌ها را برای گذراندن یک روز خوش دعوت می‌کنند، سفره اطعامی برایشان پهن می‌کنند، فضایی برای بازی و تفریحات کودکانه برایشان فراهم می‌کنند و مددکارانی را برای کمک و راهنمایی به آن‌ها دعوت می‌کنند. گروزاده و دوستانش در محله قبا برای کودکان‌ کار روزی بدون دود بوق فراهم می‌کنند روزی که از هیاهوی مردم و دویدن برای رسیدن به یک لقمه نان خبری نباشد. روزی که بچه‌ها فقط بچگی کنند و خوش باشند. سفره رنگینی که آن‌ها برای کودکان‌ کار پهن کرده‌اند لبخند را مهمان لب این کودکان می‌کند. حس و حالی که این بانوی خیر می‌گوید در وصفش ناتوان است و به همین قدر بسنده می‌کند: «حضورم در بین کودکان‌ کار من  را به سال‌های دور کودکی می‌برد. همیشه می‌کوشم به این بچه‌ها محبت کنم و گوش شنوای خوبی برای شنیدن درددل‌های کودکانه‌ شان باشم.» او که این روزها مادری 50 ساله و دارای 2 فرزند است از تقسیم حس مادری‌اش بین بچه‌های کار چنین می‌گوید: «این بچه‌ها با بچه‌های خودم فرقی ندارند. بچه‌هایی که دنیای ساده و قشنگی دارند اما در سایه محرومیت‌ها باید با دست‌های کوچکشان چرخ سنگین زندگی را بچرخانند» او در جمع کودکان‌ کار که قرار می‌گیرد پا به پای آن‌ها در دنیای رنگارنگ کودکی آن‌ها قدم می‌زند و با آن‌ها به دنبال آرزوهایشان می‌گردد. آرزوهای بزرگ و کوچکی که هریک برای کودکان‌ کار دنیایی دارد به بزرگی دنیای ما آدم بزرگ‌ها. 



منبع: همشهری محله