آئین طفلان مسلم، با محوریت کودکان و نوجوانان کار و خیابان - به طور کلی آنچه از آن با عنوان «بزهکاری نوجوانان» یاد میشود - از جمله طرح هایی است که جمعیت امداد دانشجویی- مردمی امام علی(ع)، بر پایه ریشههای عمیق فرهنگی و دینی ایرانیان از سال 85 اقدام به برگزاری آن کرده است. این طرح از سال 855 به مدت 10 سال پی در پی از تاسوعا تا اربعین حسینی (ع) با شعار «برای طفلان مسلم دیروز می گرییم، آیا برای طفلان مسلم امروز می کوشیم؟» انجام پذیرفته است. طرح بر اساس تحقیق و ریشه یابی و تامین بستر مناسب اجتماعی برای دستیابی این افراد - به عنوان عضوی از جامعه اسلامی- به استانداردهای بالاتر زندگی پایه ریزی و اجرا گردید. در طرح مذکور عموماً رویکرد به سمت مددجویانی است که زمینه جرم نداشته بر اثر حادثه به نوعی قربانی ناهنجارهای محیط اطراف خویش شده اند.
شعار طرح
برای طفلان مسلم دیروز می گرییم، آیا برای طفلان مسلم امروز می کوشیم؟
درباره میثم
هفده سالش بود. دو سالی میشد که میثم برای کمک کردن به پدرش در تأمین مخارج زندگی، ترک تحصیل کرده بود. غروب یکی از روزهای خرداد ۹۲، وقتی خسته از سر کار به خانه بازگشته و جلوی تلویزیون دراز کشیده و به خواب رفته بود، موبایلش زنگ میخورد و یکی از دوستانش او را دعوت میکند با هم به پارک بروند. در پارک نشسته بودند که پسرداییاش زنگ میزند و میگوید بیا فلان جا کارت دارم. میثم و دوستش میروند و میبینند دعوای مختصری شده بر سر "چشم تو چشم شدن" (یا اصطلاحا "نگاه بازی" که متاسفانه از علل رایج دعواها و جدلهای کودکانهای است که گاه منجر به فاجعه میشود). دوستِ پسرداییِ میثم با برادر امیر (مقتول) چشم تو چشم شده و دعوای مختصری برپا شده بود...؛ ماجرا در یک خط همین بوده!
میثم برای ختم دعوا پیش قدم میشود و حتی آشتی نزدیک بوده، که ناگهان چند نفر به هواداری دو سویِ دعوا از راه میرسند و آتش درگیری مجددا شعله ور میشود. افراد تازه از راه رسیده بی خبر از نقش میثم، بر سر او نیز میریزند. رهگذران تجمع میکنند و هیچکس اقدامی برای جدا کردنشان انجام نمیدهد.
یکی از دوستان میثم به خیال خودش برای آن که به میثم کمکی کرده باشد، چاقوی جیبیاش را به سمت میثم میاندازد. میثم چاقو را به دست میگیرد. در آن لحظه شوم، دعوا رخصت فکر کردن صحیح را از او و همه گرفته بود و هنگامی که امیر به سویش میدود، در کسری از ثانیه، از ترس، چاقو را به طرف گردن امیر میگیرد... خون شتک میزند و میثم با دیدن خون، وحشتزده فرار میکند.
اقدام دیرهنگام اورژانس و بیمارستان هم مزید بر علت شده و متاسفانه امیر از دنیا میرود و خانواده عزیزش داغدار فرزند نوجوان خود میشوند.
والدین میثم هر چه داشتهاند، فروختهاند تا مبلغ وجه المصالحه تعیین شده برای تنها پسرشان را - که حالا از عمل نابخردانه خود، سخت پشیمان و نادم است - فراهم کنند و حالا تأمینِ ۳۰۰ میلیون تومانِ باقی مانده، همت و یاری همه مردم نیکوکار را میطلبد.
تا این لحظه 421 نفر در بخشش میثم سهیم شدهاند.
از مبلغ 300,000,000 تومان مورد نیاز، مبلغ 26,320,000 تومان جمع آوری شده است.
دیدگاه خود را بنویسید