عزل و نصب متولی
عزل و نصب متولی، به عهده واقف است.
اما عزل او در صورتی است که به مصلحت موقوفه عمل نکند یا خلاف وقفنامه عمل کند (خیانت یا عدم توانایی)، که در این صورت حاکم شرع او را الزام به رعایت مصالح موقوفه میکند و در نهایت عزل مینماید.
همچنین اگر واقف طبق وقفنامه شرایطی را برای عزل متولی بیان نموده، آنچه در وقفنامه ذکر شده نیز میتواند موجب عزل وی باشد.
ناظر وقف:
گاهی واقف شخصی را به عنوان ناظر وقف تعیین میکند و اختیاراتی را به او واگذار میکند و حتی حق دخالت در کارهای متولی را در وقفنامه برای او قائل میشود. به هرحال طبق آنچه برای ناظر در وقفنامه تعیین شده، ناظر دارای اختیاراتی خواهد بود.
مسئله
ناظر بنابر احتیاط واجب نمیتواند بعد از قبول نظارت، خودش را عزل کند؛ مانند متولّی.
فروش و معامله مال وقف شده
۱. وقف عام:
الف) وقف بر جهات و مصالح عامه (مانند مساجد، مشاهد مشرفه، مدارس و...):
یک- فروش و معامله عین موقوفه:
مطلقاً جایز نیست؛ حتی اگر خراب شود و از بهرهبرداری ساقط گردد. این حکم در غیر مساجد و مشاهد مشرفه احتیاط واجب است.
مثال: اگر شخصی زمین موقوفهای را بدون مجوز شرعی بفروشد، معامله باطل است و فروشنده باید پولی را که از مشتری گرفته، برگرداند.
دو- فروش و معامله آلات و فرشها و سایر متعلّقات:
اول- امکان استفاده از آن وجود دارد؛(۳) مثل فرشی که برای زمین مسجد وقف شده، اما مسجد به فرش نیاز ندارد و به پردهای برای گرم کردن مکان نیاز دارد، در این صورت باید فرش را به عنوان پرده استفاده کرد و نمیتوان آن را فروخت.
دوم- علاوه بر عدم امکان انتفاع در آن محل، اگر موجب تلف شدن یا ضرر خوردن به این آلات و متعلقات گردد:
در محل مماثل دیگر (مثل مسجد دیگر) قابل استفاده است در آنجا استفاده شود.
در محل مماثل دیگر قابل استفاده نیست در مصالح عامالمنفعه استفاده شود.
سوم- امکان استفاده از آن در هیچ محلی، حتی مصالح عمومی مردم نباشد و تنها راه بهرهمندی از آن، به فروش آن باشد، به شرط آنکه ماندن آن موجب تلف شدنش شود:
با پول فروش آن در همان مسجد و اگر نشد در مسجد دیگر و الّا در مصالح عامّه مصرف شود.
چند استفتاء:
سوال ۱: شخصی مقداری آهن و لوازم جوشکاری را برای ساخت مسجد در مکانی هدیه کرده و بعد از پایان کار، مقداری از آنها زیاد آمده است. آیا میتوان مقدار زیاد آمده را برای سایر هزینههای مسجد با فروش آن و استفاده از پول حاصل هزینه کرد؟
جواب: فروش آن حرام است و باید برای تعمیر مساجد دیگر بهکار رود و اگر شخص هدیهدهنده، این اموال را از ملک خود خارج نساخته و فقط اجازه استفاده آن را در مسجد مذکور داده، مازاد آن برای خودش است و اختیار آن در دست خود او خواهد بود.
سوال ۲: فردی مغازه خود را برای ایجاد صندوق قرضالحسنه وابسته به مسجد وقف کرده و از دنیا رفته و چندین سال، آن مکان بسته مانده و در معرض خرابی است. آیا میتوان برای موارد دیگری استفاده کرد؟
جواب: اگر وقف محقق شده باشد، استفاده از آن محل باید (در صورت عدم امکان استفاده در آن مسجد) برای صندوق های قرض الحسنه مساجد دیگر باشد و اگر این هم ممکن نبود، در هر کار خیری استفاده شود (یعنی حق فروش نیست؛ مگر آنکه برای کارهای خیر دیگر نیز قابل استفاده نباشد).
سؤال۳: منبری که برای مسجد وقف شده، ولی به علت ارتفاع زیاد آن عملاً قابل استفاده نیست، آیا تبدیل آن به منبر مناسب دیگرى جایز است؟
جواب: اگر با شکل خاص فعلی در این مسجد یا مساجد دیگر قابل استفاده نیست، تغییر شکل آن برای اینکه قابل استفاده شود، اشکال ندارد.
نکته:
الف) آنچه برای جواز فروش موقوفه بیان شد، وقتی است که انتفاع از آن منحصر در فروش موقوفه و استفاده از پول فروش باشد. اما در مورد سؤال فوق با تغییر شکل منبر، میتوان از آن استفاده نمود. لذا حق فروش وجود ندارد.
ب) وقف بر عناوین عامه (فقراء، ایتام و...)
در این نوع وقف نیز، بیع مال موقوفه، جایز نیست، مگر در موارد استثناء که در قسمت بعد، ذیل وقف خاص مطرح خواهد شد.
۲. وقف خاص:
در وقف خاص، فروش مال وقف شده جایز نیست، مگر در مواردی که استثناء است:
الف) خرابی که غالباً و عادتاً به حالت قبلی برنمیگردد و مال قابل انتفاع نباشد؛ مگر با فروش آن و استفاده از پول آن برای کسانی که مال برای آنان وقف شده فروخته میشود و با رعایت "الاقرب فالاقرب" نسبت به عین موقوفه چیزی خریداری شود که قابل انتفاع برای موقوف علیهم باشد.
ب) در صورت وجود سه شرط: از انتفاع قابل توجه خارج شود، امید برگشتن به حالت اولیه وجود نداشته باشد و با فروش آن بتوان چیزی خرید که منفعت آن قابل توجه باشد. فروخته میشود و الاقرب فالاقرب رعایت میشود.
ج) واقف شرط کرده باشد که اگر امری حادث شد، فروش موقوفه جایز باشد؛ مانند اینکه واقف شرط کند جواز فروش وقف را در صورت کم شدن منفعت موقوفه، یا زیاد شدن مخارج آن، یا وقوع اختلاف بین موقوفعلیهم، یا به خاطر ضرورت و یا هر شرط دیگری نظیر این شروط با تحقق آن امر، موقوفه فروخته میشود.
د) بین صاحبان وقف (موقوف علیهم) اختلاف شدیدی پیش آید که از تلف شدن اموال و جانها ایمن نباشیم و راه حل مشکل، فقط فروش آن باشد فروخته میشود و پول آن بین موقوف علیهم تقسیم میشود. البته اگر رفع مشکل با صرف پول فروش در خرید چیز دیگری و وقف آن چیز برای موقوف علیهم ممکن است، پول فروش موقوفه باید در آن صرف شود.
نکته:
متولیای که از جانب واقف تعیین شده، متولی فروش وقف در صور فوق است و در نبود او، حاکم شرع یا کسی که منصوب از جانب اوست، متولی این امر است.
به مثالهای زیر توجه کنید:
مثال۱: شخصی مقداری آب و زمین زراعی را وقف پسران خود نموده، ولی به علت کثرت اولاد و سنگینی کارهای کشاورزی و کمی محصول، کسی تمایل به زراعت در زمین ندارد و به همین دلیل وقف در آینده نزدیک خراب، و از قابلیت انتفاع خارج خواهد شد. تا زمانی که قابلیت انتفاع و استفاده در جهت وقف وجود دارد -اگرچه با اجاره دادن و مصرف اجاره در جهت وقف یا با تغییر کاربری آن و استفاده از زمین در مصرف غیر زراعی- حق فروش موقوفه وجود ندارد؛ مگر بهرهبرداریهای مذکور در بالا هم مقدور نباشد، لذا فروخته میشود. اما در صورت امکان حتماً ملک دیگری خریداری شود، تا منافع آن در جهت وقف مصرف شود.
مثال۲: شخصی کتابخانهاش را بر اولاد ذکورش وقف کرده، ولی هیچیک از اولاد و نوههای او موفق به تحصیل و استفاده از آن نشدهاند و مقداری از کتابها به مرور از بین رفته و بقیه در معرض تلف شدن است. کتابخانه باید در معرض کسانی که استفاده میکنند قرار گیرد و به هر حال حق فروش وجود ندارد.
دیدگاه خود را بنویسید