جذب سرمایه‌گذار در حوزه‌های اجتماعی با چالش‌های زیادی روبرو است. چراکه امکان ارزیابی دقیق از میزان اثربخشی سرمایه‌گذاری در آن‌ها وجود ندارد، بنابراین مشکل جلب سرمایه‌گذار در پروژه های اجتماعی همیشه وجود داشته و دارد. اما راه حل چیست؟! چگونه می‌توان سرمایه‌گذاران را به مشارکت در پروژه های اجتماعی ترغیب نمود؟!

سرمایه‌گذاران قبل از مشارکت در هر پروژه‌ای انتظار دارند که بدانند پس از اتمام پروژه، میزان بازگشت سرمایه آنها چقدر خواهد بود؟ در حقیقت، چالش‌های زیادی برای جذب سرمایه‌گذار در حوزه‌های اجتماعی وجود دارد. چراکه امکان ارزیابی دقیق از میزان اثربخشی سرمایه‌گذاری در آن‌ها وجود ندارد، بنابراین مشکل جلب سرمایه‌گذار در پروژه های اجتماعی همیشه وجود داشته و دارد. در این نوشتار ضمن آشنایی با مفهوم سرمایه‌گذاری اجتماعی با چالش‌های جذب سرمایه اجتماعی نیز آشنا خواهیم شد.

جلب مشارکت سرمایه‌گذاران در پروژه‌های اجتماعی


سرمایه‌گذاری اجتماعی چیست؟

 سرمایه‌گذاری اجتماعی، نوعی سرمایه‌گذاری است که بیشتر بر "بازده اجتماعی" تمرکز دارد تا بازده مالی.
سرمایه گذاری اجتماعی، اصطلاح نسبتا جدیدی است و به سازمان‌هایی اشاره دارد که به جای کمک مالی مستقیم در امور خیریه، در پروژه‌های اجتماعی  با تاثیرگذاری پایدار، سرمایه‌گذاری می‌کنند.


 ارزیابی اثربخشی سرمایه گذاری اجتماعی  

یکی از قدم‌های اولیه در شروع هر پروژه فعالیت اجتماعی، توجه و اهتمام به "بیانیه مأموریت" است. کارآفرینی اجتماعی، باید تاثیر اجتماعی پروژه مورد نظر خود را در یک "بیانیه مأموریت" به صورت مختصر و واضح بیان کند.

به عنوان مثال "خانواده‌های فقیر باید پول و کمک بیشتری دریافت کنند" و یا "افراد کمتری باید در اثر مالاریا بمیرند" به وضوح بیانیه ماموریت فعالیت اجتماعی خود را بیان می‌کند. اما بیانیه هایی مانند "مبارزه با فقر و بی عدالتی" یا "بهبود زندگی" بیش از آنکه مفید باشند، مبهم هستند.
همچنین یک کارآفرین اجتماعی باید بداند که آیا برنامه اجتماعی مورد نظر وی، واقعا با هدف بیانیه موسسه، مرتبط است یا خیر؟
برای اندازه گیری تأثیرات اجتماعی یک پروژه، باید داده‌های آماری مرتبط جمع آوری شوند.

به عنوان مثال، اگر عبارت «خانواده‌های فقیر باید پول و کمک بیشتری دریافت کنند» گویای بیانیه ماموریت باشد، داده‌های مربوط به درآمد این خانواده‌ها می‌بایست قبل و بعد از مداخله، جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل شود و پس از آن، با توجه به میزان تأثیرات، نتیجه‌گیری انجام شود.
در هر صورت، فقط اندازه گیری تاثیرات اجتماعی کافی نیست، کارآفرین اجتماعی باید اثبات کند که برنامه‌های مورد نظر وی، تغییرات مطلوبی در جامعه ایجاد می‌کند؟! و باید مدرک مشخصی، برای توجیه اثربخشی تلاش‌های اجتماعی خود ارائه دهد.


شاخص اصلی برای تعیین میزان موفقیت و تاثیر یک پروژه اجتماعی، تأثیرات واقعی و مشهود آن بر اجتماع می‌باشد. 


ارزیابی فعالیت‌های اجتماعی به سادگی صورت نمی‌گیرد و کارآفرین اجتماعی باید تاثیر فعالیت‌های خود را پیگیری و گزارش کند. به طور مثال نتایج بدست آمده از پروژه «کاهش فقر و توانمندسازی نیازمندان از طریق راه اندازی کسب و کار»، نشان داده است که سرمایه‌گذاران شرکت‌کننده در این پروژه کارآفرینی، پس از مداخله و سرمایه‌گذاری، سود بیشتری کسب کرده اند تا قبل از آن.


ضرورت ارزیابی پروژه‌های کارآفرینی


جلب مشارکت سرمایه‌گذاران در پروژه‌های اجتماعی


همه ما می‌دانیم که بودجه انجام فعالیت‌های نیکوکارانه بسیار محدود می‌باشد، پس کارآفرین اجتماعی باید برای جلوگیری از هدررفت منابع، میزان کمک‌های مالی مورد نیاز برای تولیدات اثربخش را به دقت بررسی و ارزیابی نماید.

همچنین کارآفرین اجتماعی باید تلاش کند تا فعالیت‌هایش مقرون به صرفه باشد، یعنی برای بهینه‌سازی فعالیت‌ها با هدف تولید بیشتر، تلاش کند و از قبل برنامه‌های خود را مورد ارزیابی قرار دهد تا مشخص شود که آیا برنامه‌ها، به مرور زمان و یا در آینده، مقرون به صرفه خواهند بود یا خیر.


پیشنهاد مطالعه : «کارآفرین اجتماعی کیست؟ کارآفرینی اجتماعی چیست؟»


بازده اجتماعی سرمایه (SROI)

 طبق نظریه اقتصاد اجتماعی اسکاتلند، "SROI" یا ارزش افزوده سازمان‌ها از طریق پی‌گیری منافع اجتماعی، محیط زیستی و اقتصادی، و با دادن ارزش مالی به آنها، قابل ملاحظه است. این شیوه بر اساس اصول حسابداری استاندارد و تکنیک‌های ارزیابی کیفی سرمایه، صورت می‌گیرد.
در واقع سرمایه‌گذاران اجتماعی هم مانند دیگر سرمایه‌گذاران، در پی آن هستند که بدانند آیا سرمایه‌ آن‌ها، درآمد اجتماعی دارد یا خیر؟!


به همان اندازه که سود اقتصادی، وجود بنگاه‌های اقتصادی را توجیه می‌کند، بازده اجتماعی نیز توجیه‌کننده وجود شرکت‌های مردم نهاد و کارآفرین اجتماعی است.

بر خلاف دیگر سرمایه‌گذاری‌ها، در سرمایه‌گذاری اجتماعی، سنجش بازده سرمایه به صورت کمّی، امکان پذیر نیست. چراکه نمی‌توان به طور دقیق و با اعداد و ارقام نشان داد که مقدار بازگشت سرمایه اجتماعی به چه میزان بوده است.
به طور مثال اگر فرد نیکوکاری به یک موسسه خیریه، هدیه‌ای بدهد، "بازگشت" آن هدیه چگونه خواهد بود؟ چقدر نتیجه "خوب" حاصل خواهد شد؟

اولاً دانستن اینکه چه چیزی "خوب" است، بسیار سخت است و دوم اینکه معنی کردن "خوب" با محاسبات عددی و بر مبنای پول هم امکان پذیر نیست، مثل اینکه بخواهیم یک سمفونی را به شیمی آلی ترجمه کنیم، همچنین شناسایی علت و معلولات در فرآیند کارآفرینی اجتماعی نیز بسیار دشوار است. پس ما فقط می‌توانیم بگوئیم در این سرمایه‌گذاری اجتماعی «چند شغل» و «برای چند نفر» ایجاد شده است و ..."


کارآفرینی اجتماعی پایدار

سوال اساسی این است که آیا کارآفرینی اجتماعی در بلندمدت پایدار خواهد بود؟ پس از ورود سرمایه‌های خارجی به برنامه، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

جلب مشارکت سرمایه‌گذاران در پروژه‌های اجتماعی

تاثیرات مثبت اولیه برنامه‌ها، نباید نادیده گرفته شوند، بلکه کارآفرینان باید در صورت مواجهه با کمبود و یا کاهش بودجه، همچنان به تولید ادامه دهند. برای آن‌که یک پروژه کارآفرینی اجتماعی تاثیرات پایداری داشته باشد، باید دارای یک یا چند ویژگی زیر باشد:

  •  باید بتواند یک مدل کسب و کار برای تولید کالا و خدمات با سوددهی بالا ارائه دهد.
  • بهتر است به دولت متکی نباشد. البته پروژه اجتماعی می‌تواند خدمات یا کالاهای تولیدی خود را به دولت محلی ارائه دهد، اما باید آگاه باشد که متأسفانه این وضعیت ارائه خدمات با توجه به عوض شدن دولت‌ها، همیشه پایدار نیست.
  •  باید بتواند به صورت یک جامعه خودمراقبتی عمل کند. به این صورت که راه حل مشکلات محلی را بدون هیچ منبع مالی خارجی پیدا و آن را حل کند.
  • پروژه کارآفرینی پایدار، علاوه بر حل مشکلات خود و رهایی همیشگی از آن، باید بتواند یک مشکل و رفتار اجتماعی را بدون هزینه، رفع و اصلاح کند.


توسعه مدل های موفق پروژه های پایدار

آیا پس از ارزیابی تأثیرات سرمایه اجتماعی، کارآفرین اجتماعی تشخیص خواهد داد که پروژه کارآفرینی، موفقیت آمیز خواهد بود یا خیر؟!
موفقیت‌ها و شکست‌ها به یک اندازه مهم و ارزشمند هستند، چراکه کارآفرینان اجتماعی درس‌های ارزشمندی را از هر دوی این نتایج کسب می‌کنند و مهم‌تر از همه اینکه، کارآفرینان‌ اجتماعی باید با دانش خود کار کنند، یعنی با در اختیار قرار دادن تجارب خود با سایر کارآفرینان اجتماعی، به پیشرفت سایر پروژه‌های اجتماعی نیز کمک کنند.

توسعه و گسترش مدل‌های موفق پروژه‌های اجتماعی برای تغییر جوامع، بسیار گران و هزینه‌بر است و تکرار چند‌باره چرخه آزمون و خطای پروژه‌های کارآفرینی اجتماعی منطقی و مقرون به صرفه نیست.


بهترین پروژه‌های اجتماعی، با چند اصلاح جزئی در محیطی دیگر، برای حل مشکلی مشابه استفاده می‌شوند.


بطور مثال، موفقیت مدل گرامین در کاهش فقر نه تنها به دلیل پایدار و مقرون به‌صرفه بودن آن، بلکه به دلیل قابلیت انطباق با جوامع مختلف و نیازهای فرهنگی و اجتماعی گوناگون، بوده است بدین معنی که به راحتی می تواند در هر جای دیگری خدمات مشابه بانک گرامین را ارائه داد. در حقیقت، این مدل برای سرمایه گذاران کوچک، بسیار خوب عمل می‌کند چراکه کاملا در جهت کاهش فقر و کارآفرینی اجتماعی، گام برمی دارد.


بانک گرامین، یک مدل پایدار
محمد یونس، بنیان‌گذار بانک گرامین و برنده جایزه صلح نوبل سال 2006، یک راه‌حل برای وضعیت وخیم بنگلادشی‌هایی که قادر به کسب درآمد برای شروع کسب و کار خود نبودند، ارائه داد.
او 27 دلار از وجوه شخصی خود را تحت عنوان وام تولید، در اختیار گروهی از زنان فقیر که قصد به راه‌اندازی کارگاه خیاطی داشتند، قرار داد. درآمد زنان، به بازپرداخت وام و مهم‌تر از آن، کاهش فقر در آن منطقه کمک کرد. "بانک گرامین" از طریق پرداخت وام و پس از آن سرمایه‌گذاری مجدد بازپرداخت وام‌ها، برای کمک به زنان دیگر ، خود را حفظ کرد.
به این ترتیب، محمد یونس اعتبار وام را به عنوان یک روش پایدار برای مبارزه با فقر جهانی معرفی و اثبات کرد، تا الهام بخش دیگر سازمان‌ها در سراسر جهان باشد که از مدل گرامین برای مبارزه با فقر در جوامع خود استفاده کنند.


بیشتر بدانیم : «5 استراتژی ضروری که هر کار‌آفرین اجتماعی، باید بداند!»



چالش جذب سرمایه اجتماعی

اغلب سرمایه‌گذاران اجتماعی باید بازده مالی را فدای بازده اجتماعی کنند و با اشراف بر این موضوع، بر خلاف سرمایه‌گذاران سنتی، این ریسک را می‌پذیرند.


جلب مشارکت سرمایه‌گذاران در پروژه‌های اجتماعی

به گفته بران ترلستد(Trelstad) ، از سرمایه گذاران صندوق «Acumen»: "سرمایه گذار اجتماعی" کسی است که انتظار بازگشت‌سرمایه حتی کمتر از یک سوم سقف سرمایه اولیه خود را در پروژه‌های اجتماعی دارد. یعنی با علم بر این‌که امکان دارد حتی سرمایه وی سود چندانی نداشته باشد، با توجه به ویژگی‌ها و ارزش واقعی تاثیر سرمایه‌اجتماعی، تصمیم به سرمایه‌گذاری می‌گیرد.

سرمایه‌گذاران اجتماعی، اغلب و نه همیشه، تمایل به شرکت در مبادلات با بازدهی اقتصادی پایین ولی تاثیر بالقوه اجتماعی یا زیست محیطی بالا دارند. بنابراین یک چالش اساسی برای کارآفرینان اجتماعی این است که سرمایه‌گذارانی را که به‌طور معمول در شرکت‌های سودآور، سرمایه‌‌گذاری می‌کنند، برای سرمایه‌گذاری در پروژه‌های اجتماعی که نه تنها بازده قابل توجهی ندارند، بلکه معمولا به شدت مستعد شکست نیز هستند، ترغیب نمایند.

اگر چه روز به روز بر تعداد پروژه‌های اجتماعی افزوده می‌شود، ولی بعید به نظر می‌رسد که به اندازه‌ای از استقلال مالی برسند که بتوانند نیازهای مالی و سرمایه‌گذاری خود را در آینده، به‌طور کامل مرتفع سازند. همچنین، وابستگی مداوم به کمک‌های مالی سرمایه‌‌گذاران اجتماعی، فقط منجر به افزایش رقابت با موسسات خیریه سنتی می‌شود.

حتی برخی افراد پیشنهاد می‌کنند که سودآوری سرمایه‌گذاری‌های اجتماعی را از طریق گسترش مشتریان در میان قشرهای متوسط و بالاتر، افزایش دهند.  (فروش سهام مشارکت)، البته این تصمیم به طور قابل توجهی از یکپارچگی کارآفرینی اجتماعی، که هدف آن خدمت به افراد محروم است، می‌کاهد. با این حال، بدون سرمایه کافی نیز، تأثیر پروژه های اجتماعی محدود خواهد شد، زیراکه نمی‌تواند در مقیاس قابل توجهی فعالیت کرده و تاثیرگذار باشد.


به جرات می‌توان گفت در حال حاضر هیچ پاسخ درستی برای حل مشکل جذب سرمایه‌گذار در پروژه‌های اجتماعی وجود ندارد.

به ما بگویید : 

پیشنهاد شما برای حل مشکل جذب سرمایه‌گذار در پروژه‌های اجتماعی، چیست؟