در گرم‌ترین فصل سال، هفته‌ای با عنوان «هفته صرفه‌جویی در مصرف آب» نامگذاری شده است. مشابه این هفته، در کشورهای دیگر نیز مرسوم است و هدف آن، جلب توجه عموم مردم و نخبگان به مسئله «آب»، می‌باشد. ولی روش‌های آگاهی‌رسانی در زمینه صرفه جویی در مصرف آب، تا به امروز چه میزان موفق بوده‌اند؟! آیا نباید از روش‌های ملموس‌تر استفاده کرد؟!



به گزارش ویکی نیکی و به نقل از خبرگزاری فارس، محمدجواد سمیعی عضو گروه مهندسی ـ اجتماعی آبانگاه و مرکز همکاری‌های آب و علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد، با ارسال یادداشتی به خبرگزاری فارس، تحلیلی بر برخی از مهم‌ترین موانع در تحقق مصرف صحیح آب داشت. در متن این یادداشت آمده است:
«هفته‌ای که سپری شد، در نخستین روزهای گرم‌ترین فصل سال، «هفته صرفه‌جویی در مصرف آب» نام داشت. مشابه این هفته، در کشورهای دیگر نیز مرسوم است و هدف از آن، این است تا توجه عموم مردم و نخبگان را به مسئله «آب»، جلب کنند. 

با این‌وجود به نظر می‌رسد (و برخی از پیمایش‌ها نیز موید آن است) که آگاهی و توجه لازم به مصرف صحیح آب و کاهش تلفات و اصراف‌ها، هنوز در بخش‌های عمده‌ای از جامعه ما، محقق نشده است. تحلیل چرایی این امر و راهکارهایی که به بهبود شرایط این حوزه بپردازد، گام مهمی محسوب می‌شود که می‌تواند فرصت‌هایی نظیر «هفته صرفه‌جویی در مصرف آب» را کارآمدتر و مؤثرتر کند، همچنان که در برخی از نظریات حوزه جامعه‌شناسی مطرح است، گاه در ارائه برخی آموزش‌ها و جلب‌توجه‌ها و نگاه‌ها، موانعی وجود دارد که از آن با عنوان «رقبای بازار» یاد می‌شود. بدون توجه به این موانع یا رقبا، عملاً آموزش‌ها و آگاهی‌بخشی‌ها، نجوایی در بازار مسگران است که امیدی به شنیده شدنشان وجود ندارد.»

برخی از موانع ذهنی در حوزه مسائل آب

  • وقتی بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است، مصرف صحیح در بخش آب شرب توسط من و اطرافیانم، چه تأثیری می‌تواند داشته باشد؟
  • اگر کم‌ آبی درست است، چرا این‌همه چمن و فضای سبز انبوه در شهر به چشم می‌خورد؟
  • اگر شرکت آب راست می‌گوید چرا تلفات شبکه و لوله‌های خودش را اصلاح نمی‌کند؟


آموزش و برگزاری کمپین‌، در شناسایی مسائل و معضلات در حوزه بحران آب و دعوت شهروندان به صرفه‌جویی در مصرف آن، بسیار موثر خواهد بود.

طراحی و مهندسی پیام، یک فن مبتنی بر دانش است که متخصصین خاص خود را می‌طلبد. روش‌های مؤثر برای آموزش‌های آبی به مخاطبان مختلف، امری است که مجموعه‌های پیشرویی در جهان، در حال کاربر روی آن‌ها هستند و نگارنده در دوره آموزشی ـ تحقیقاتی مرکز نوآوری دانشگاه کنکوردیا در کشور کانادا در سال گذشته، از نزدیک این امر را تجربه نمود. حال به پیام‌هایی که برای دعوت به صرفه‌جویی در مصرف آب در کشور ما می‌شود توجه کنید؛ بسیاری از آن‌ها، کلیشه‌ای، خشک، بعضاً رسمی واداری و حتی گنگ و تکراری هستند. طبیعی است که در جهان پر سروصدا و انبوه از زرق‌وبرق، چنین پیام‌هایی، از تأثیرگذاری فاصله جدی داشته باشند.

پژوهش‌های مختلفی نشان داده‌اند که سرمایه اجتماعی و اعتماد به تریبون‌های رسمی، چندان بالا نیست. اعتماد، پیش‌نیاز تعامل سازنده است و موضوع اعتماد پایین و سرمایه اجتماعی اندک، در حوزه آموزش‌ها و کمپین‌های آبی که توسط حکمرانی بخش آب کشور طراحی می‌شود؛ می‌تواند منجر به کمتر شنیدن پیام‌ها و یا تفسیر پیام‌ها به نحوی شود که به‌صرفه جویی منتهی نشود.

از آنجایی‌که آموزش‌های آبی عمدتاً توسط متخصصین و آشنایان به مباحث آبی طراحی می‌شود، گاه فراموش می‌کنیم که بعضی از مفاهیم، برای عموم، معنادار یا لااقل ملموس نیست.
به‌طور مثال، در کارگاهی برای فعالان محیط زیستی دریافتم که وقتی حجم آب مصرفی، به واحدهای مرسوم نظیر لیتر یا مترمکعب، بیان می‌شود؛ چندان برای مخاطب، ملموس نیست. در عوض، به کار بردن تبدیل‌هایی واسط، می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد. به‌طور مثال، تبدیل حجم آب مصرفی به تعداد بطری آب‌معدنی می‌تواند تصویر بسیار معنادارتری را برای مخاطب عمومی به همراه بیاورد و یا برای آموزش کودکان، به‌جای آنکه گفته شود آب مجازی موردنیاز برای تولید یک عدد سیب فلان مقدار لیتر است؛ می‌شود گفت که وقتی یک سیب را گاز بزنی و دور بیاندازی، مثل آن است که دوش حمام را مثلاً 20 دقیقه باز بگذاری. تصویری که از طریق این تبدیل‌ها، به ذهن مخاطب متبادر می‌شود، آموزش‌ها را بسیار معنادارتر می‌نماید.


هدف از آموزش‌های آبی و کمپین‌ها، نباید تنها تغییرات رفتاری باشد. پیش و بیش از آن، ما نیازمند آنیم تا آگاهی صحیح و اصطلاحاً سواد آبی را بهبود دهیم.
به‌طور مثال، کم‌آبی را بسیاری از افراد، معادل با بارش‌های کم در یک برهه زمانی می‌دانند. طبیعی است که چنین پیش فرضی به این منتهی می‌شود که اگر بارش‌ها در برهه‌ای، نسبتاً خوب باشد (نظیر بارش‌های بهاری امسال در برخی از مناطق کشور)، لزومی به‌ صرفه‌جویی جدی نیست و یا تصویری که عموم مردم از منابع آبی دارند و عمدتاً منابع آب سطحی نظیر رودخانه‌ها و سدها را در نظر می‌آورند و از منابع اصلی تأمین آب در ایران، یعنی آب‌های زیرزمینی، غفلت می‌نمایند؛ مانع از آن می‌شود تا تصور صحیحی از مشکل و ابعاد آن داشته باشند. ما در این رابطه به آموزش‌های پایه‌ای نیازمندیم. امری که در قالب طرح داناب و یا کتاب انسان و محیط زیست در وزارت آموزش‌وپرورش آغازشده است اما نیازمند به گسترش و جدیت بسیار بیشتری است.

آموزش و کمپین‌های به‌اصطلاح فرهنگ‌سازی وقتی اطلاعاتی یکسان در طول سال‌های مختلف ارائه کنند، از ادبیاتی نا‌امیدکننده و صرفاً هراس‌آور بهره ببرند و یا آنگاه‌ که چرخه: آگاهی، حساسیت، مشارکت و همنوایی را در نظر نمی‌آورند؛ به‌تدریج پدیده‌ای مشابه واکسینه شدن در مخاطبان خود ایجاد می‌کنند و این بدان معناست که دیگر مخاطب نسبت به شنیدن پیام‌هایی با مضمون وجود مشکل در این حوزه، بی‌تفاوت می‌شود و این می‌تواند بسیار خطرناک باشد.

آموزش و ارتقا آگاهی‌ها، یک جز از جورچین بزرگی است که برای «نجات آب» موردنیاز است. کمپین‌ها باید به مخاطبان خود اطمینان دهند که قرار نیست آموزش و صرفه‌جویی عموم، به سپری برای فرافکنی ناکارآمدی‌ها در بخش‌های دیگر تبدیل شود و این‌که حاکمیت آب، برنامه‌های جدی و گسترده‌ای دارد که مشارکت مردم به موفقیت آن برنامه‌ها کمک می‌کند. باید در نظر داشته باشیم که آگاهی بخشی یک ابزار است و نباید خود به یک هدف تبدیل شود. اعتمادسازی سطح حاکمیتی آب، به معنای آغاز از خود، پاسخگو بودن و پذیرفتن کاستی‌ها (نه توجیه آن‌ها)، سهم به سزایی در معنا بخشی و اثرگذار کردن کمپین‌ها دارد.

در پایان و بعد از مرور این مشکلات که مانع از تحقق مدیریت مصرف مناسب آب تابه‌حال شده است؛ در نظر داشته باشیم که شرایط شکننده منابع آبی ما که به‌درستی می‌شود از آن با عنوان «ورشکستگی آبی» یاد کرد، نیازمند اقدامات جدی است و فرصت برای اصلاح و برگشت‌پذیر کردن بخشی از مسیر طی شده چندان زیاد نیست. نخبگان و اثرگذاران فکری جامعه، سهم بسزایی در تغییر موقعیت کنونی دارند و چالش‌های یادشده، نباید دلیلی برای ناامیدی از آغاز حرکت‌های فراگیر باشد. چه‌بسا یک روزنه کوچک بتواند دومینویی از اقدامات مؤثر را به همراه بیاورد. به تعبیر مولوی:


تو مگو همه به جنگند و ز صلح من چه آید          تو یکی نه ای هزاری، تو چراغ خود برافروز