تامین سرمایه برای استارت آپها و شرکتهای نوپا یکی از بزرگترین دغدغههای دستاندرکاران فعالان این حوزه است. روند شکل گیری و ساختار خاصی که شرکت های نوپا دارند، باعث شده تا سرمایه گذاری در آنها نیز از پیچیدگی خاصی برخوردار باشد.
استارتآپها در آغاز فعالیت، دارایی فیزیکی چندانی ندارند. از طرفی اساسا تثبیت و فعالیت آنها در آینده – به علت ماهیت ایدهمحور بودن- با ابهام روبرو است. به همین دلایل کسبوکارهای نوپا، همانند شرکتهای دیگر به راحتی نمیتوانند از طریق تسهیلات، عرضه در بازار سهام و یا روشهای دیگر جذب سرمایه کنند.
اکثر کارشناسان، تسهیلات بانکی و دولتی را برای استارت آپها همانند سم، مهلک میدانند. معمولا سه روش مرسوم برای جذب سرمایه در استارتآپها وجود دارد.
در مراحل اولیه، غالبا استارتآپها از طریق منابع مالی اندک خود، کمکهای دوستان و آشنایان تامین سرمایه میکنند. در ادامه اگر بخواهند فعالیت خود را گسترش دهند، برای تامین هزینههای خود نیاز به سرمایه بیشتری دارند.
در این مرحله معمولا «سرمایهگذار فرشته» (angel investor) بر روی استارت آپها سرمایه گذاری میکند. استارت آپ در این مرحله به دنبال تست ایده و امکان اجرایی شدن آن است.
بعد از آنکه کاملا مشخص شد استارتآپ قابلیت رشد و سرمایهگذاری دارد، سرمایه گذاران خطر پذیر بر روی آن سرمایهگذاری میکنند تا در این مرحله به دنبال تولید و بازاریابی باشند.
از قطره به دریا رسیدن
فارغ از تحلیلهای مربوط به چگونگی سرمایهگذاری در شرکتهای نوپا و مزایای هر کدام از آن ها، باید گفت که اکنون کارشناسان روش دیگری را برای تامین سرمایه استارتآپها پیشنهاد میکنند.
گرفتن پول های خرد از تعداد افراد زیاد، یک روش تامین سرمایه برای استارت آپها است.
«تامین سرمایه جمعی»یکی از روشهای نوین است که بر استفاده از آن جهت تامین مالی شرکتهای نوپا تاکید میشود. در این زمینه، اخیرا تفاهم نامهای بین وزارت خانههای اقتصاد، کار و ارتباطات امضا شده است.
آذری جهرمی وزیر ارتباطات، در این مورد اعتقاد دارد: «تامین مالی جمعی از سه طریقِ سرمایه گذاری اعانهای یا نذر اشتغال، شراکت و دریافت سهم شرکت استارتآپ و سرمایهگذاری برای دریافت بخشی از کالاهای تولیدی شرکت استارتآپی در آینده صورت میگیرد.»
ابتدا باید گفته شود این نوع از تامین سرمایه به گونهای است که تعداد زیادی از افراد معمولا با مبالغ خرد، بر روی یک پروژه یا استارتآپ سرمایهگذاری میکنند.
«تامین سرمایه جمعی»معمولا به چهار روش انجام میشود و سرمایهگذاران در قالب هر روش، هدفی را دنبال میکنند. «اهدا»، «پاداش»، «وام» و «مشارکت» چهار روشی هستند که سرمایهگذاران در این روش با آن ها سروکار دارند.
- روش اهدا، را میتوان یک نوع نذر اشتغال نامید. فردی که مبالغ خرد خود را اهدا میکند، انتظار دریافت سود ندارد. شاید انگیزههای معنوی یا صرفا داشتن یک حس خوب و نوعدوستی برای اهداکنندگان کافی باشد. در ایران این روش در جهت راهاندازی کسبوکار برای اقشار آسیبپذیر اندکی مورد استفاده قرار میگیرد.
- روش پاداش، افراد به دنبال گرفتن یک پاداش مادی یا حتی معنوی از استارتآپی هستند که بر روی آن سرمایهگذاری کردهاند. به عنوان مثال، ممکن است یک استارتآپ بعد از تولید و سود، به سرمایهگذاران خرد خود پاداشی همانند تخفیف در فروش محصولات بدهد.
- روش وام، سرمایهگذاران در قالب وامهای قرضالحسنه یا کمبهره منابع خرد خود را در اختیار استارتآپها قرار میدهند. این افراد بعد از گذشت مدتی سرمایه خود را پس میگیرند.
- تقریبا هر چقدر از روش اهدا به سمت مشارکت میرویم، انگیزه سود کردن و در نظر گرفتن انگیزههای مادی بیشتر میشود. در واقع روش اهدا، خیرخواهانه ترین روش برای تامین مالی محسوب میشود که فردِ سرمایهگذار انگیزه مادی ندراد.
هدف نگارنده در این نوشتار، تمرکز بر روش اهدا و نقش آن در تامین مالی استارتآپها در ایران است. این روش از تامین سرمایه بیشتر برای کارهای اجتماعی که جنبه عامالمنفعه نیز دارند، استفاده میشود.
آیا امور خیریه در ایران میتواند نقش بیشتر و بهتری در توسعه کسبوکارها و راهاندازی استارتآپها داشته باشد؟
در ایران نیز عموما برخی از پلتفرمها در زمینههای اجتماعی و خیریه شکل گرفتهاند. شیوه کار این پلتفرمها به این صورت است که معمولا بستری را از طریق اینترنت فراهم میکنند تا افراد بتوانند به پروژههای عامالمنفعه و اجتماعی کمک کنند.
انتظار میرود رشد این گونه بسترها برای تامین مالی پروژههای اجتماعی، بیشتر شود. اما آیا در ایران این امکان وجود ندارد تا این نوع از تامین مالی و سرمایهگذاری، نقش بیشتری و بهتری ایفا کند؟ آیا اهدا کنندگان صرفا باید به پروژههای خیرخواهانه کمک کنند یا میتوانند در سایر زمینهها نیز نقش آفرینی کنند؟
«سهم من» از اشتغال!
ایران کشوری است که مردمانش به انگیزهها و اعمال خیرخواهانه شهرهاند. ریشه این عمل از احساسات انسانی، با انگیزههای دینی و مذهبی قوت گرفته است.
وقف هزاران مسجد، کتابخانه، پل، مراکز علمی، مدرسه، ساخت جاده و… در طول قرن های مختلف، نمونه هایی از تبلور حس نوع دوستی در ایران است. در جهان مدرن، اگرچه شکل انجام اعمال خیر خواهانه با تشکیل نهادهای عام المنفعه تغییر پیدا کرده است، اما فرهنگ یاری کردن و خیرخواهی در بین مردم همچنان باقی مانده است.
اکنون در ایران نه تنها هزاران موسسه خیریه وجود دارد _که بسیاری از آنان خدمات بسیار قابل توجهی انجام میدهند_ بلکه نهادهای اجتماعی دولتی مانند کمیته امداد، بهزیستی، سازمان اوقاف و برخی سازمان های عمومی دیگر نیز بخش قابل توجهی از منابع خود را از طریق کمک های مردمی جمع آوری میکنند.
فرهنگ یاری و سخاوت در ایران پتانسیل بالایی داشته و دارد. اما روشها و مدل های یاری کردن همچنان سنتی است.
گاهی اوقات به دستاندرکاران امر خیر در ایران، این انتقاد وارد میشود که میزان بهره وری و اثر گذاری فعالیتهای آن ها چندان مورد قبول نیست. هنوز میزان منابع مالی امر خیر در ایران مشخص نیست. اما آمارهای غیررسمی حکایت از تِرنُول عظیم مالی امر خیر دارد.
چگونگی هزینه کرد منابع مالی در امور خیریه بسیار مهم است. لذا به علت کمبود منابع، باید سازوکارهای مناسب به کار گرفته شود، تا خروجیها به بهترین نحو ممکن خود را نشان دهد.
بنابراین نیاز است تا دستاندرکاران امور خیریه به دنبال راههایی برای تغییر روشها و الگوهای حاکم بر چگونگی هزینه کرد منابع امر خیر باشند.
ورود منابع مالی امور خیر به حوزه استارتآپها میتواند جرقهای از این نوع تغییر الگوها باشد. جرقهای که میتواند اشتغال و رشد کسبوکار را در پی داشته باشد.
مگر غیر از این است که ریشه اصلی تمام آسیبهای اجتماعی، فقر، اعتیاد و سایر مشکلات، در بیکاری و نداشتن شغل خلاصه میشود؟
تلفیق همکاری و همراهی امور خیریه و استارت آپها میتواند منجر به نذری تحت عنوان نذر اشتغال شود. اگرچه چگونگی این همراهی در اینجا محل بحث نیست، و این موضوع نیازمند تحقیق و تجربه است.
اما صحبت بر سر وجود یک ظرفیت در داخل کشور و بهرهگیری از آن در راستای تامین مالی استارتآپها و به کار انداختن چرخه اشتغال است. حتی به نظر میرسد نباید نقش منابع خیریه را تنها در بحث تامین مالی جمعی خلاصه کرد.
ظرفیت بالای امور خیریه در ایران میتواند نویدبخش طراحی و ایجاد یک مدل از همکاری خیرین با کسبوکارهای نوپا باشد.
استارت آپها و فعالان این حوزه نیاز است تا نگاه خود را به امر خیر و منابع مالی در گردش این حوزه تغییر دهند. نباید در این زمینه تنها به الگوهایی که معمولا از سایر کشورها اقتباس شده است، بسنده کنند.
باید به این امر توجه داشته باشند که ظرفیت بالای امور خیریه در ایران میتواند نوید بخش طراحی و ایجاد یک مدل از همکاری خیرین با کسب و کارهای نوپا باشد.
اما از طرف دیگر، خیرین، موسسات خیریه و دستاندرکاران این حوزه نیز باید سعی کنند تا به حوزه هایی ورود کنند، که اثرگذاری بهتری داشته باشد. این افراد باید به این نکته مهم توجه داشته باشند که صرف داشتن انگیزه پاک نمیتواند منجر به حل مشکلات شود.
انگیزه خوب نیاز به روش و مدل دارد. روشها و مدلهایی که نیازمند بهروزرسانی بر اساس شرایط حال حاضر هستند. بنابراین بهتر است که هم فعالان امور خیر و هم دستاندرکاران استارتآپها در ایران ارتباط بیشتری با هم بگیرند تا درنهایت بتوانند با سعیوخطا و بررسی بیشتر، زمینه همکاری با یکدیگر را به وجود آورند.
منبع: تجارت نیوز
نویسنده: میلاد مرادی
دیدگاه خود را بنویسید