کسبوکارهای کراودفاندینگ دنیا توانستهاند تحولی در تامین مالی ایجاد کنند، اما در ایران این کسبوکارها تقریبا به بسترهایی برای کمک به خیریهها تبدیل و از هدف اصلی منحرف شدهاند. چه عواملی به این وضعیت دامن زدهاند و آیا میتوان امیدوار بود رگولاتوری کمکی به هدایت کراودفاندینگها کند؟
تامین مالی همیشه یکی از چالشهای اساسی ایجاد و توسعه کسبوکارهای کارآفرینانه و مخاطرهپذیر بوده است. بهعنوان مثال تحقیقی که سال ۲۰۱۰ در اونتاریو کانادا انجام شد نشان میدهد بیش از ۷۰ درصد شرکتهای نوپا دستیابی به منابع مالی را بزرگترین مانع کسبوکار خود معرفی کردند.
به همین خاطر طی چند سال گذشته نوآوریهایی مانند صندوقهای سرمایهگذاری مخاطرهپذیر، شتابدهندههای کسبوکار و غیره بهمنظور ایجاد جایگزین برای نهادهای تامین مالی سنتی مانند بانکها، توسعه و گسترش یافته است.
هرکدام از این راهکارهای جدید در تلاش برای کاهش برخی از خلأهای موجود تامین مالی در مراحل مختلف کسبوکارهای کارآفرینانه بودهاند. اما با این وجود باید به این واقعیت اقرار کرد که همچنان خلاء بزرگی در تامین مالی شرکتهای نوپای کارآفرین در مراحل اولیه تجاریسازی وجود دارد. یکی از ابتکاراتی که در زمینه تامین مالی کسبوکارهای کارآفرینانه، که البته به صورت خودجوش با استفاده از برنامههای اجتماعی به وجود آمده و بهویژه برای مراحل ابتدایی بسیار مناسب است، کراودفاندینگ یا همان تامین مالی جمعی است.
کراودفاندینگ به زبان ساده
کراودفاندینگ به زبان ساده میشود سرمایهگذاری یا تامین مالی جمعی که معمولا از طریق اینترنت انجام میشود تا از تلاشهای یک کارآفرین توسط عموم جامعه یا سازمانها حمایت شود.
موضوع کراودفاندینگ از موضوعاتی است که در دنیا توانسته جایگاه مشخص و قابل قبولی پیدا کند؛ چه از سمت سرمایهگذارها و چه از سمت سرمایهپذیرها و در ایران هم چند سالی است که کسبوکارها و پلتفرمهایی در حوزه کراودفاندینگ ظهور کردهاند.
چهار مدل پایه در تامین مالی جمعی
تامین مالی جمعی طیفهای گستردهای دارد که میتوان آنها را در چهار مدل پایه دستهبندی کرد:
اهدا (Donation)، پاداش (Reward)، وامدهی جمعی (Debt) و خرید سهام (Equity).
مدل اهدا (Donation)
این نوع از اهدای جمعی بیشتر شبیه به حمایتهای خیریهای هستند. اگر چه در اصل یک عمل نوع دوستانه است ولی دریافتکنندگان هیچگونه وظیفهای برای اعطای پاداشی به خیّر در مقابل حمایت او ندارند.
مشارکت مالی افراد برای پروژهها با انگیزههای نوعدوستانه و خیرخواهانه میباشد، و همین مورد میتواند در بین افراد دیگر انگیزه ایجاد کند. پلتفرم «گوفاندمی» (GoFundMe) که در سال ۲۰۱۰ راه اندازی شدهاست، پلتفرم پیشگام تأمین مالی مبتنی بر اهدا میباشد.
پلتفرمهای برتر جهان که بر اساس مدل اهدا
فعالیت میکنند میتوان از «کرینگبریدج»، «جاستگیوینگ»، «کازس»، «اکتبلو»، «کرادرایز»، «گیوفوروارد»، دانرچوز، فاندلی، رازو و فاندراز نام برد. بعضی از این پلتفرمها به صورت تخصصی در یک حوزه خاص نظیر پزشکی و برخی دیگر در چند موضوع فعال هستند.
مدل پاداش (Reward)
یکی از مشخصههای اصلی این مدل، اعطای پاداش به مشارکتکنندگان به دلیل حمایتشان میباشد. این پاداشها بسته به میزان مشارکت متفاوت تعریف میشوند. گاهی این مشارکتها به صورت حمایت جمعی بوده که در این حالت سرمایهگذار پروژه یا حامی در مورد پاداش مشخصی که کارآفرین متعهد شدهاست پرداخت کند توافق دارد.
اغلب این پاداشها به صورت خدمات میباشد. در مواردی حمایت مالی در قالب پیشفروش جمعی یا پیشسفارش به منظور حمایت در تولید محصول به عنوان مثال کتاب، فیلم، آلبوم موسیقی، تئاتر، نرمافزار، محصول جدید، محصول سبز یا خدمات میباشد. در مقابل کارآفرین تعهد میکند که نسخه اولیه از محصول یا خدمت، تحویل خریدار شود که در این صورت تأمین مالی جمعی اساساً یک سفارش محصول است.
مدل وام دهی جمعی (Debt)
تأمین مالی مبتنی بر بدهی به عنوان سرمایهگذاری و تأمین اهداف انتفاعی در سال ۲۰۰۶ در آمریکا و یک سال زودتر به عنوان فعالیت خیریهای در انگلستان به وجود آمد. تأمین مالی مبتنی بر بدهی یا آنچه در انگلستان مبتنی بر قرض نامیده میشود، اولین بار با اهداف غیرمادی در سال ۲۰۰۵ آغاز گردید. پلتفرم تأمین سرمایه خرد «کیوا» با هدف اعطای وام به افراد فقیر در کشورهای جهان سوم راهاندازی شد.
مدل مبتنی بر بدهی تأمین مالی جمعی، که از آن «قرض دهی فرد به فرد» نیز نام برده میشود، به وامگیرندگان مستقل امکان میدهد تقاضای وام بدون وثیقه داشته باشند و اگر توسط پلتفرم پذیرفته شد، پول را از اجتماع قرض بگیرند و سپس آن را با بهرهاش (ممکن است بدون بهره باشد) بازپرداخت کنند.
پلتفرمهای تأمین مالی جمعی وامدهی، موضوعات افراد برای وام گرفتن را به دقت بررسی کرده و معمولاً با درصد کمی از درخواستهای وام موافقت میشود. به عنوان مثال پلتفرم «لندینگکلوب» فقط ۱۰ درصد از درخواست وامها را مورد پذیرش قرار میدهد.
مدل خرید سهام (Equity)
این نوع تأمین مالی خُرد در عمل پیچیدهترین حالت تأمین مالی جمعی است. در این حالت پاداش مشارکتکنندگان در ازای سرمایهگذاری، دریافت سهام، سود سهام یا حق رأی در سهام مخاطرهآمیز است. در این حالت مشارکت-کننده، سود مستقیم دریافت نمیکند بلکه به نوعی در سرمایهگذاری مخاطرهپذیر شرکت میکند.
تاریخچه کراودفاندینگ
کراودفاندینگ تاریخچه طولانی دارد. معمولا برای قرنها کتابها به صورت کراودفاندینگ تهیه میشد و نویسندگان و ناشران، طرحهای کتاب را در جاهای مختلف تبلیغ میکردند و در صورتی که افراد به اندازه کافی علاقه خودشان به خرید کتاب را نشان میدادند، کتاب مورد نظر نوشته یا منتشر میشد. با مشاهده تعداد علاقهمندان، به سرمایهگذاران آن اطمینان لازم برای انجام سرمایهگذاری روی محصول موردنظر داده میشد.
کراودفاندینگ از طریق اینترنت ابتدا برای کارهای هنری و صنعت موسیقی مورد استقبال قرار گرفت و اولین اقدام کراودفاندینگ اینترنتی که بسیار چشمگیر هم شد مربوط به سال ۱۹۹۷ میشود که طرفداران گروه موسیقی راک «ماریلیون» توانستند برای تور این کنسرت در کل ایالات متحده مبلغ ۶۰ هزار دلار جمعآوری کنند. وبسایت «آرتیستشیر» را میتوان بهعنوان اولین وبسایت در حوزه کراودفاندینگ معرفی کرد که در سال ۲۰۰۳ شروع به کار کرد.
بعد از اینکه این مدل کسبوکار بالغتر شد و رشد کرد، نمونههای مشابه دیگری مانند کیوا در سال ۲۰۰۵، «ایندیگو» در سال ۲۰۰۸، «کیکاستارتر» (Kickstarter) در سال ۲۰۰۹، «گوفاندمی» در سال ۲۰۱۰، «میکروونچرز» در سال ۲۰۱۰ و «یوکرینگ» در سال ۲۰۱۱ راهاندازی شد.
حالا گزارشی از «استاتیستا» نشان میدهد که میزان ارزش سرمایه که از طریق کراودفاندینگ در سراسر جهان بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ به دست آمده مطابق نمودار زیر چیزی حدود ۹/۷۳۸ میلیون دلار بوده است.
استقبال کارآفرینان از شیوه تامین مالی جمعی و مشارکتکنندگان که فارغ از مرزهای جغرافیایی از ایدههای موردعلاقه خود حمایت میکنند، موجب شد که کشورهای مختلف از طریق اصلاح یا تدبیر قوانین و مقررات جدید از این شیوه جدید بهعنوان مکملی در کنار سایر شیوههای تامین مالی شرکتها حمایت کرده و مشوقهایی را در نظر بگیرند.
بانک جهانی در گزارش سال ۲۰۱۳ خود، میزان بالقوه سرمایهگذاری در جهان از طریق تامین مالی جمعی را بالغ بر ۹۶ میلیارد دلار تخمین زده بود که ۱.۸ برابر سرمایهگذاریهای ریسکپذیر در همان سال بوده است.
گسترش روزافزون نوآوری اجتماعی کراودفاندینگ در جهان و تاثیری که این شیوه تامین مالی بر پیشبرد نوآوری، کارآفرینی و اشتغال داشته است موجب شد که برخی تامین مالی جمعی را همان طوفان مخرب خلاق شومپیتری بدانند که در زمان بحران اقتصادی یعنی بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲، مسیرهای جدیدی را برای فعالیت اقتصادی کارآفرینان باز کرد.
کراودفاندینگ در آمریکا
کراودفاند «ایندیگوگو» را شاید بتوان نسبت به دیگر نمونههای مشابه که در حوزه کراودفاندینگ مشغول به فعالیت هستند، قدیمیتر دانست و جزو اولین وبسایتهایی معرفی کرد که در زمینه کراودفاندینگ شروع به کار کرده است. این وبسایت کارش را در سال ۲۰۰۸ و در «کالیفرنیا» آغاز کرد و در ابتدا تمرکز اصلیاش روی پروژههای فیلمسازی بود. در حال حاضر در مدل پاداش و سهام مشغول به کار است.
یکی از برجستهترین اتفاقاتی که برای این وبسایت رخ داد در سال ۲۰۱۲ بود که برنامه کاخ سفید که در زمینه الهام بخشیدن و رشد کارآفرینی در سراسر کشور با نام «استارتآپ آمریکا» ریاست جمهوری آمریکا، که در آن زمان در دست «باراک اوباما» بود، با ایندیگوگو شروع به همکاری کرد تا بتواند پیشنهاد کراودفاندینگ به کارآفرینان در سراسر ایالات متحده ارائه دهد. بر اساس آخرین آمار حدود ۳/۱ میلیارد دلار سرمایه از طریق پلتفرم «ایندیگوگو» جمعآوری شده است و بهطور متوسط ماهانه حدود ۱۹ هزار کمپین در این پلتفرم راهاندازی میشود.
«کیکاستارتر» از ۹ سال پیش به جرگه کراودفاندینگها پیوست و به قدری خوب و موفق به کارش ادامه داد که مجله «تایم» از «کیکاستارتر» بهعنوان برترین اختراع سال ۲۰۱۰ یاد کرد.
هنر، کمیک، رقص، طراحی، فشن، فیلم و ویدیو، غذا، بازی، موسیقی، عکاسی، چاپ و انتشارات، فناوری و تئاتر ازجمله بخشهایی است که پروژههای مختلف میتوانند از طریق کیکاستارتر جذب سرمایه انجام دهند.
تا سال ۲۰۱۵، ۲۰۷ هزار و ۱۳۵ پروژه راهاندازیشده در این وبسایت با نرخ موفقیت ۴۰ درصد وجود داشت. بر اساس آخرین آمار و اطلاعات ۱۴۸ هزار و ۲۷۷ پروژه
موفق در کیکاستارتر ثبت شده است و در حال حاضر نزدیک به ۱۵ میلیون کاربر در سراسر دنیا دارد.
با اینکه هنوز هیچ قانونی درباره حوزه فعالیت این وبسایتها وجود نداشت، اینها به کارشان ادامه میدادند، هرچند که مشکلات و معضلاتی هم در این بین گریبانگیرشان میشد. به هر حال گفته میشود که سرمایهگذاری کراودفاندینگ میتواند قوانین اوراق بهادار را نقض کند چراکه بیشتر درخواستهای سرمایهگذاری غیرقانونی هستند؛ مگر اینکه این درخواست همراه با یک مجوز قانونی اوراق بهادار همراه باشد. یک سری سازمانها و نهادهای مختلف در کشورهای مختلف هستند که مشخص میکنند چه چیزی جزو اوراق بهادار به حساب میآید و چه چیزی نه.
درواقع هرگونه توافقات کراودفاندینگ که در آن از سرمایهگذاران درخواست اعطای پول به ازای سود بالقوه بشود، بهعنوان اوراق بهادار شناخته میشود. در آوریل سال ۲۰۱۲، «باراک اوباما»، رئیسجمهور وقت آمریکا، قانون «جامپاستارت اور بیزنس» که به اختصار به آن قانون «جابز» میگویند، را امضا کرد.
«جابز» قانونی است برای تشویق سرمایهگذاری کسبوکارهای کوچک در آمریکا که با تسهیل بسیاری از مقررات اوراق بهادار کشور انجام میشود.
عنوان III که بیشتر به عنوان قانون کراودفاندینگ نیز شناخته میشود، زیرشاخهای از قانون «جابز» محسوب میشود که بیشترین توجهات را به خود جلب کرده است و دلیلش هم معلوم است، چون راهحلهایی برای شرکتها ایجاد کرده تا برای صدور اوراق بهادار، از کراودفاندینگ استفاده کنند؛ موضوعی که پیشتر اصلا مجاز نبوده است.
ژانویه سال ۲۰۱۵، کمیسیون بورس و اوراق بهادار شروع به انجام نامنویسی و ثبتنام بهمنظور تایید و تصویب پلتفرمهای آنلاینی کرد که قصد داشتند تا پیشنهادهایشان را از طریق کراودفاندینگ سهام جمعی ارائه دهند؛ یعنی به عبارتی قانونگذاری کراودفاندینگ. در نتیجه این پلتفرمهای آنلاین میبایست از اواسط ماه مه سال ۲۰۱۶، سرمایهها را از طریق کراودفاندینگ سهام جمعی ارائه دهند.
همچنین باید به این نکته هم اشاره کرد که جریمههای سفت و سختی هم بابت نقض قوانین مربوط به اوراق بهادار متوجه کسبوکار خطاکار خواهد شد و میزان جریمه بستگی به میزان سود بهدستآمده، خسارتهای حاصلشده و اینکه آیا این جرم برای اولین بار است که اتفاق میافتد یا نه، خواهد داشت. درنهایت باید گفت که قانونگذاری حوزه کراودفاندینگ بهمنظور احترام به سرمایهگذاران، انجام شد.
کراودفاندینگ در آسیا
در حال حاضر بسیاری از کشورهای مسلمان دارای چنین درگاههایی هستند مانند «ایران»، «مالزی»، «اندونزی»، «امارات متحده عربی»، «مصر»، «ترکیه» و غیره.
سال ۲۰۱۳ یک معلم روستایی مالزیایی موفق شد به کمک سایت کراودفاندینگ «پیچاین» در مالزی، ۳۸۷۰ دلار از سراسر جهان برای خرید ۷۵۰ کتاب برای دانشآموزان خود دریافت کند. این مفهوم در کشور «اندونزی» هم از سال ۲۰۱۱ بود که شکل گرفت.
هرچند مردم این کشور هم با چنین مفاهیمی بیگانه نبودند. در زبان اندونزیایی عبارتی به نام «گوتونگ رویونگ» وجود دارد که به معنای کار گروهی به عنوان یک جامعه است.
از «وجودکان»، «کیتابیسا» و «گاندنگتانگان» میتوان بهعنوان بازیگران حوزه کراودفاندینگ در اندونزی یاد کرد و از میان انواع مدلهای کراودفاندینگ، مدل وام، محبوبیت بیشتری در این کشور دارد. در کشور «ترکیه» هم کراودفاندینگ بهعنوان یک ابزار تامین مالی رسمی، در دسامبر سال ۲۰۱۷ معرفی شد.
آمار و ارقام از وضعیت کراودفاندینگ در دنیا
تاکنون نزدیک به ۳۴ میلیارد دلار سرمایه از طریق کراودفاندینگها جمعآوری شده است. از این مبلغ، ۲۵ میلیارد دلار مربوط به بخش وامدهی فردبهفرد است، ۵/۵ میلیارد دلار سرمایه از طریق اهدا و پاداش و ۵/۲ میلیارد دلار هم در بخش خرید سهام جمعی و همچنین ۵/۲ میلیارد دلار سرمایه جمعآوری شده است. همچنین انتظار میرود که صنعت کراودفاندینگ تا سال ۲۰۲۵، به میزان ۳۰۰ میلیارد دلار رشد داشته باشد.
مطابق آمارهای فوق در مدل کرادفاندینگ اهدا و بخشش، ۵/۵ میلیارد دلار سرمایه جمع آوری شده است که تقریبا بیشتر از مدلهای تامین مالی خرید سهام جمعی و مدل پاداش میباشد. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جمعسپاری مالی در تامین مالی خیریهها بسیار اهمیت دارد و میباید سمت و سوی تامین مالی خیریهها را با توجه به فناوری و حوزههای مالی به روز نمود.
منبع: رسانه راه پرداخت
دیدگاه خود را بنویسید