چهارمین و آخرین نشست از سلسله نشستهای علمی «واکاوی مؤلفههای نذر فرهنگی» با موضوع «نذر فرهنگی؛ اقتصاد و مدیریت» یکشنبه، ۱۹ آذر1396 در سالن دکتر مشایخی دانشکدهی اقتصاد و مدیریت دانشگاه صنعتی شریف برگزار شد. از آنجا که سلامت، رشد و ارتقا سازمانها و نهادها با سلامت، رشد و ارتقا جامعه در معنای کلان آن رابطهای تنگاتنگ دارد، سرکار خانم «دکتر سارا بانکی»،عضو هیئت علمی دانشگاه صنعتی شریف، در این نشست به سخنرانی پیرامون «نذر فرهنگی و مسئولیت اجتماعی سازمانی» پرداختند.
پرداختن به مسئولیت اجتماعی به نفع سازمانها / جدا از کمک مالی در زمینههای آموزشی و تخصصی سرمایهگذاری کنید!
از دو جنبه میتوان به فرآیند نذر فرهنگی نگاه کرد: اول افراد و نیکوکاران متخصص که در حال حاضر هم مشغول فعالیت هستند و اینجا موضوع بحث ما نیست و بعد نهاد ها و سازمان ها. مسئله اینجاست که چطور به سازما نها انگیزه دهیم که نگاه دو دو تا چهار تایی را کنار بگذارند و به گسترش این طرح در شهر تهران، و بعد کل کشور کمک کنند. اینجا نه پولی رد و بدل میشود، نه قرار است اگر سازمانی کمک میکند، چیزی دریافت کند. نگاه کلانتری به عنوان مسئولیت اجتماعی هم هست که چند سالی است به شکلی جدیتر در سازمانها دنبال میشود. اینکه هدف منِ مدیرعامل، فقط این نیست که پول بیشتری درآورم. سودآوری و یا بقای من مدیرعامل وابسته به بقای محیطی است که دارم در آن کار میکنم و اگر این محیط، محیط مناسبی نباشد، سازمان من نمیتواند بقا داشته باشد.
درون هر سازمان مسئولیتهایی اجتماعی تعریف میشود و ذی نفع هایی. ذینفعان میتوانند کارمندان باشند که یعنی آنها راضی نگه داشته شوند. ممکن است همسایهها باشند که یعنی کسانی که دور و بر این محل آن سازمان خانه دارند، باید از کار آن نهاد راضی باشند- سر و صدای مزاحمی ایجاد نکند، رفت و آمد اخلالگری نداشته باشد و الی آخر. نگاه کلانتر مسئولیت اجتماعی در قبال کل جامعه است. مواردی کلی هست مثل بازیافت، مثل توجه به محیط زیست، که از دل همین مسئولیت اجتماعی در میآید؛ قرار نیست بکوب تولید و آلوده کنیم فقط برای آنکه پول در بیاوریم. در نتیجه برای انگیزه دادن به سازمانها باید این مسئولیتهای اجتماعی کلان تر را به آن ها یادآور شد، و به آنها گوشزد کرد که ذینفعانی غیر کارمندان و همسایهها و مشتریها هم هستند که از شما تأثیر میپذیرند.
باید سازمانها توجیه شوند که نمیتوانند در خلاء به حیات خود ادامه دهند. اگر مثلاً بزهکاری در جامعه بالا است، آفت آن دامن شما را هم به عنوان یک سازمان خواهد گرفت. اگر میزان تحصیلات پایین یا کودکان کار زیادند، آفت آن دامن شما را هم خواهد گرفت. نمیتوانید در خلاء جلو بروید و احساس کنید ده یا بیست سال دیگر، نیروی کار توانمند خواهید داشت؛ نیروی کار توانمند را وقتی خواهید داشت که از الان فکر کرده باشید نیروی کاری که حالا کودک است درس خوانده باشد، در محیط مناسب پرورش یافته باشد، خانواده توان مالی داشته باشد امکانات در اختیار او بگذارد، پدر و مادر از نظر روحی و روانی در سلامت باشد. حتی اگر بخواهند با نگاه دو دو تا چهار تایی سازمانی هم نگاه کنند، به نفع شان است که از الان به عنوان مسئولیت اجتماعیای که دارند و به عنوان دینی که میخواهند به جامعه ادا کنند، و باری که میخواهند از روی دوش جامعه بردارند روی چنین مسائلی سرمایهگذاری بلندمدت کنند.
اگر جامعه سالم باشد، سازمان شما سالم است؛ اگر جامعه رشد کند، سازمان شما رشد خواهد کرد؛ اگر جامعه بقا داشته باشد، سازمان شما بقا خواهد داشت. اینها جدا از هم نمیتوانند جلو بروند.
سازمانها چطور مسئولیت اجتماعی خود را ادا میکنند؟
یک راه همان نذر سنتی. سازمانها ممکن است مسئولیت خود را این طور ادا کنند و بگویند ما مبلغی از درآمد یا سودمان را به فلان خیریه یا به فلانجا میدهیم، اما قدمی بزرگتر در اثرگذاری بیشتر سازمانها در امور خیر این است که مثلاً بیایند روی بحث آموزش بچهها یا خانوادههایی که مسئولیت تربیت این بچهها را بر عهده دارند، تمرکز کند. اگر این مشارکت در یک سازمان شکل بگیرد، برکاتش شامل حال خودشان هم میشود.
افراد بنا به تخصص شان میدانند از چه راهی میتوانند مفید واقع شوند اما مثلاً باید برای یک سازمان تولیدی باید تعریف کنیم در کجا میتواند دخیل شود. جدا از کمک مالی، مثلاً میتواند خانم های سرپرست خانوار را استخدام کند، میتواند آنها را آموزش بدهد. باید فکر کنیم ببینیم هر سازمانی با هر ساز و کاری که دارد، کجا ممکن است بتواند ورودی داشته باشد؛ شاید حتی لازم باشد فعالیتها یا حوزه هایی که نذر فرهنگی دارد پوشش میدهد، گستردهتر بشود تا بازیکنان دیگری بتوانند وارد شده و باری را از دوش این جامعه بردارند.
برخی سازمانها اساسا کار آفرین اجتماعی هستند!
سازمانهایی هستند که استراتژی واقعاً خیرخواهانه است و یا گروه خاصی را هدف میگیرند. مثلاً شرکتی هست که فقط از میان کمتوانها نیرو استخدام میکند. نیازی در جامعه هست: استخدام کمتوانها مشکل است. یک کارآفرین، شرکتی میزند که فقط آنها را استخدام کند تا بتواند این مشکلی که در جامعه وجود دارد و شاید هم دولت نمیتواند آن را حل کند و اصلاً جای ورود دولت نیست به نحوی حل کند. بخش خصوصی با این نگاه وارد میشود که من این بار را از دوش جامعه بردارم و کمکی کنم. این شرکت، یک شرکت موفق و به نام است. یا شرکتی دیگر که فقط افرادی که معتاد بودند و حالا ترک کردهاند، استخدام میکند. آنها را بهدلیل سابقه خود هر جایی استخدام نمیکنند و اگر کار هم نداشته باشند دوباره به همان چرخه منفی بر میگردند و جامعه را به سمتی میبرند که نباید برود. در نتیجه ممکن است اصلاً یکسری سازمانها یا یک سری کارآفرینان یا یک سری ایدهها حول این مسئله باشد که بیایند برای قسمتی از جامعه که به رشد و کمک نیاز دارد ایجاد اشتغال کنند.
️یک پیشنهاد سازمانی: نیروی کارتان برای آینده را خودتان آموزش دهید./ تخصصهای لازم سازمانتان را از ابتدا به افراد بیاموزید!
در نهایت یک پیشنهاد مطرح میکنم و آن هم اینکه سازمانها دخیل شوند و به نحوی حامی کودکان نیازمند شوند. یعنی بر روند زندگیِ کودکان نیازمند یا خانم های سرپرست خانوار نظارت داشته باشند تا این افراد احساس کنند به جایی متصل هستند که حواسش به آنها هست. مثلاً سازمانی بیاید هزینه های افراد تا دانشگاه را بپردازد، کارآموزی هم برایشان بگذارد، حالا اگر خواست در همان سازمان استخدام شود یا اگر خواست به جای دیگر برود. یعنی شاید یکی از نقشهایی که سازمانها میتوانند ایفا کنند این باشد که از ابتدا چند نفر را زیر سایه بگیرند.
شاید کسی که در خانواده کمدرآمد بزرگ میشود، همیشه این استرس را داشته باشد که حالا درس بخوانم که چی بشود؟ بعدش که کار گیرم نمیآید. اما وقتی بداند سازمانهایی هستند که دارند این حمایت را انجام میدهند، شاید انگیزه و تمرکز بیشتر داشته و با فراغ بال بیشتری تلاش کند و درس بخواند. اینکه بداند جایی هست که اگر درس بخواند و مدرکش را بگیرد برایش شغل فراهم میکند. در واقع شما به عنوان یک سازمان دارید یک سری نیروی کار را از ابتدا مدیریت و نظارت میکنید، آموزش میدهید و در نتیجه خیالتان راحت است. دغدغه بسیاری از سازمانها در بحث منابع انسانی این است که این آدم اصلاً کیست یا چیست، قبلش چه بوده، سابقهاش چه بوده، و ممکن است چه مشکلات روحی-اخلاقی ای داشته باشد. با فرض تحقق این پیشنهاد، شناخت کاملی از نیروی کارتان بهدست خواهید آورد.
منبع
دیدگاه خود را بنویسید