به گزارش ویکی نیکی و به نقل از گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا، «رضوان حکیم زاده» معاون آموزش ابتدایی وزیر آموزش و پرورش اردیبهشت ماه امسال اعلام کرد که بیش از161 هزار کودک بازمانده از تحصیل در کشور وجود دارد که تا سال تحصیلی 96- 95 بیش از 109هزار نفر از آنان به کلاس درس برگردانده شده اند. امسال و بر اساس آخرین آمار از وضعیت ثبتنام دانشآموزان۱۲ میلیون و ۶۲۴ هزار و ۲۵۷ نفر در مدارس کشور ثبتنام کردهاند.بازماندگان از تحصیل، گروهی از دانش آموزانی هستند که در سن مدرسه یعنی 6 تا 18 سال بوده اما در کلاس درس حضور ندارند. این کودکان یا وارد چرخه آموزش نشدهاند یا پس از مدتی چرخه آموزش را ترک کردهاند.
آمارها بر تعداد این دانش آموزان بازمانده از تحصیل صحه میگذارند که بر اساس اصل 30 قانون اساسی، دولت وظیفه دارد تا وسایل آموزش و پرورش رایگان را برای تمامی اعضا تا پایان دوره متوسطه فراهم کند و بسترهای تحصیلات عالی را تا اندازه خودکفایی کشور به طور رایگان گسترش دهد.
برخی از کارشناسان مدعی هستند فقر و نابرابری اجتماعی مهمترین دلیل افزایش آمار کودکان بازماننده از تحصیل است.برای تبیین نقش فقر و نابرابری اجتماعی لازم است که نگاهی به مهمترین مولفه های هرم نیازهای «آبراهام هَرولد مَزلو» و نقش آنها در ترک تحصیل دانش آموزان داشته باشیم.
هرم نیازهای مازلو و تحصیل در فقر
براساس مولفههای هرم مازلو تا وقتیکه نیازهای فیزیولوژیکی که نخستین نیازهای هر فردی محسوب میشوند برآورده نشود، نمیتوان فرد به نیازهای بالاتر در هرم مازلو برای رشد و تعالی فکر کرد.
با بررسی دلایل اجتماعی و نابرابری رفاهی محرک بازماندگی از تحصیل، باید گفت کودکانی که در خانوادههای بیسرپرست، تک والدینی و بد سرپرست زندگی میکنند و برای تامین نیازهای نخستین خود مانند خوراک و پوشاک مشکل دارند، نمیتوانند به راحتی به تحصیل فکر کنند.
در این جدول پس از نیازهای فیزیولوژی، فرد برای رسیدن به کمالگرایی باید از نیازهای امنیتی مانند داشتن شغل ثابت، همسایگان بیخطر و سرپناهی در مقابل محیط اطمینان داشته باشد تا بتواند به راحتی به زندگی ادامه دهد.
کودکان بازمانده از تحصیل در پله دوم جدول مازلو نیز دچار مشکلات فراوانی هستند. در این پله فرد برای رسیدن به تکامل نیاز به امنیت اجتماعی دارد که لازمه آن اطمینان از آینده شغلی به عنوان امنیت ذهنی و اطمینان از جغرافیای زندگی به عنوان امنیت اجتماعی است.
بیشتر کودکان بازمانده از تحصیل در مناطقی زندگی میکنند که فقر مطلق، حرف نخست در آنجا میزند و کودکان با مشاهده الگوهای مرجع خود در این مناطق راهی غیر از مدرسه و کلاس درس را در پیش میگیرند.
فقر موجود در خانواده کودکان بازمانده از تحصیل، موجب شده کودکان در سنین پایین وارد مشاغل کاذب و در برخی موارد مشاغل آسیبزا مانند تکدی گری، فروش مواد مخدر و فروش مواد محترقه دستساز روی آورند که این خود ناشی از تامین نشدن نیازهای موجود در پله اول هرم مازلو است.
در پله سوم نیازهای، مازلو مسئله عاطفی و پرورش شخصیت فرد را در خانواده مورد بررسی قرار میدهد. نگاهی به مولفههای این هرم نشان از آن دارد که کودکانکار به طور معمول در خانواده هایی به دنیا می آیند که طلاق عاطفی نه تنها بین والدین شکل گرفته بلکه سردی این طلاق در زندگی نیز به کودکان منتقل می شود.
مهمترین عامل ایجاد بی عاطفگی در خانواده را باید در دو معضل اعتیاد و طلاق بررسی کرد زیرا در این خانوادهها کودک ناچار است برای رفع مشکلات اقتصادی روی به کار آورده و بیشترین وقت خود را در دستفروشی صرف کند.
در کنار این کار مشکل، کمبود عاطفه ناشی از مصرف اعتیاد و جدایی والدین خود عاملی می شود کودک دچار خلاء عاطفی شود. این خلع عاطفی زمانی میتواند بیش از پیش آشکار شود که ازدواج مجدد شکل گرفته و کودک باید زیر سایه ناپدری و نامادری بماند.
در این شرایط است که کودک سرخورده از خلاء عاطفی در خانواده دچار کمبود اعتماد به نفس میشود و در جامعه نمیتواند پایگاه لازم را در بین همکلاسیها و همسالان خود کسب کند تا در پله چهارم هرم مازلو قرار گیرد.
نوک هرم نیازهای مازلو نیاز به کمالگرایی و درک مسائل مختلف دنیا است که میتواند از طریق آموزش در مقاطع مختلف تحصیلی شکل گیرد. کودکِ سرخورده از فقر اقتصادی در پله اول، ناامید از آینده شغلی در پله دوم و فقر عاطفی در پله سوم هیچگاه به کمال مطلوب جامعه در پله آخر نخواهد رسید.
حس نبود ترغیب برای کمالگرایی براساس هرم نیازهای مازلو زمانی شکل خواهد گرفت که کودک یا نوجوان کمال مطلوب زندگی را در تامین حداقل خوراک، پوشاک و خواب کافی تعریف کند.
به عبارتی کودکان در خلاء نیازهای زندگی موجود در هرم مازلو نه تنها به کمالگرایی موجود در جامعه فکر نمیکنند بلکه سعی دارند با تلاش و کوشش فراوان کاستی نیازهای عاطفی و اقتصادی خود را جبران کنند.
کاستی های کمالگرایی و آسیب های پیش رو
در شرایطی که برخی کودکان با محرومیت از نیازهای ابتدایی موجود در هرم مازلو درگیر هستند روند کمالگرایی مانند برخی از همسالان خود طی به درستی طی نمیکنند و برای رفع کاستیهای زودتر از سن اشتغال وارد بازار کار میشوند.وارد شدن به بازار کار و دوری از کانون خانواده موجب شکلگیری آسیبهای فراوانی میشود. یکی از این مشکلات سوء استفادههای است که از این کودکان میشود و این سوء استفادهها در برخی مواقع جنسی است.افزون بر این آسیب اجتماعی، جولان کودکانکار در چهارراهها و یادگیری شگردهای مختلف برای به دست آوردن پول ممکن است آنان را در مسیری متفاوت تر از هم نسلهای خود قرار دهد.
در این شرایط است که کودک تحت تاثیر برخی از پیشنهادهای فریبنده قرار میگیرد و روی به کارهایی آورد که در آینده نتیجه آن جز تنفروشی و فروش مواد مخدر نیست.
رخداد چنین آسیبهایی، کودک و نوجوان بازمانده از تحصیل را دچار بزه اجتماعی میکند و تجربه بزه در کودکی آثار مخربی را بر فرد در دوران جوانی و نوجوانی دارد که در صورت عدم التیام به صورت عقدههای روانی در وجود شخص انباشت شده و در اولین فرصت به شکل جنایتی دردناک تخلیه میشود. ولی چه باید کرد؟
بازماندگان از تحصیل یکی از مهمترین دغدغههای نظام آموزشی کشور است زیرا بر اساس سند چشم انداز توسعه ایران، در کمتر از یک دهه دیگر باید در زمینههای علمی به قدرت نخست منطقه تبدیل شود.
هر چند برای ریشهکن کردن بیسوادی در جامعه پس از انقلاب اسلامی گامهای مهمی برداشته شده است، اما هنوز در نقطههایی از کشور مشاهده میشود که مدرسههای گِلی، کپری و سولهای مکانهای علم آموزی دانش آموزان هستند.
برای رفع چنین مشکلی دولت دوازدهم باید در چهار سال آینده برنامه جامعتری برای رفع نابرابری اجتماعی در دستور کار قرار دهد تا بتوان به کمک آن برابری آموزشی را در نخستین نیازهای کودکان فراهم کرد.
البته در کنار رفع محرومیت، دولت و سازمانهای خیریه و مردم نهاد باید تلاش بیشتری برای جلوگیری از تباهی این سرمایههای انسانی به کلاسهای درس داشته باشند؛ چرا که بین کودکانی که به دلیل فقر یا شرایط بد اجتماعی ترک تحصیل کرده اند، ممکن است نخبگانی باشند که در برخی زمینهها در آینده به عنوان یک سرمایه برای نظام به شمار روند.
منبع: خبرگزاری ایرنا
دیدگاه خود را بنویسید