سازمان ملل در سال ۱۹۸۲ «شورای جهانی سالمندی» را تشکیل داد و در همان سال طرحی را برای تعیین یک روز جهانی برای سالمندان ارائه داد تا اینکه در سال ۱۹۹۰ این شورا اول اکتبر را روز جهانی سالمندان تعیین کرد.
شعار روز جهانی سالمندان: «نه به هرگونه تبعیض سنی»
به گزارش اداره کل روابط عمومي و امور بينالملل صندوق بازنشستگي کشوري به نقل از پايگاه خبري سازمان بهزيستي کشور، «فريد براتي سده» با اشاره به شعار روز جهاني سالمندان، گفت: اول اکتبر هر سال به عنوان روز جهاني سالمند نامگذاري شده و به همين مناسبت نيز شعار «نه عليه هرگونه تبعيض سني» براي سال 2016 تعيين شده است.
براتي سده تصريح کرد: «در کشورمان براي تکريم سالمندان و بازنشستگان يک هفته تعيين شده و براي هر روز آن يک شعار ويژه مشخص شده است.»
وي با اعلام عناوين روزهاي هفته تکريم سالمندان و بازنشستگان (4 تا 10 مهرماه) گفت: «روز يکشنبه چهار مهرماه و نخستين روز از هفته تکريم سالمندان و بازنشستگان به نام «سالمند، رفاه اجتماعي و محيط توانمند ساز»، روز دوشنبه با شعار «سالمند مستقل و فعال و با نشاط»، روز سه شنبه با شعار «خانواده و بازنشستگان»، روز چهارشنبه با عنوان «سالمندان و سبک زندگي سالم»، پنجشنبه به نام «سالمندان، حقوق شهروندي و قانون»، جمعه با شعار «سالمندان و ارزشهاي فرهنگي» و روز شنبه برابر با اول اکتبر نيز با عنوان جهاني «نه عليه هرگونه تبعيض سني» تعيين شده است.
دوران سالمندی دورهای از زندگی است که از ۶۰ یا ۶۵ سالگی شروع میشود.
در تعریف سالمندی نمیتوان زمان خاصی را مشخص کرد، بلکه سالمندی را میتوانیم با ویژگیهای خاصی که فرد در زمانی از زندگی خود پیدا میکند بشناسیم.
معمولا سالمندی با کاهش یا افت تواناییهای جسمی، فکری، اجتماعی و... شناخته میشود. برخی از این تغییرات در جسم روی می دهد به عنوان مثال در سالمندی ۵۰درصد از سلولهای قشر مخ تحلیل میرود، به خصوص نورونهای عصبی که ارتباط مستقیمی با بینایی، شنوایی و اعصاب حرکتی دارند. این تحلیل در بخشهایی از مخ که مربوط به نظم بخشی اطلاعات، قضاوت و تفکر است کمتر اتفاق می افتد.
به سبب این که قلب با نیروی کمتری پمپاژ می کند، بیماری های قلبی و عروقی نیز پیش می آید. ضعف دستگاه ایمنی هم باعث می شود سالمندان نسبت به جوانان زودتر بیمار شوند و دیرتر بهبود یابند.
از نظر اجتماعی هم سالمندان با تحولات زیادی در زندگی روبه رو می شوند. برخی از این رویدادها عبارت است از: بازنشستگی، یائسگی، سپرده شدن به خانه سالمندان به وسیله فرزندان، فوت همسر و... به هر حال مهم ترین مشکلات سالمندان که به نوعی برای اطرافیان هم مشکلاتی ایجاد می کند به خطر افتادن سلامتی و استقلال آن ها و احساس تنهایی و گاهی هم حس بی ارزشی در روابط با دیگران است.
پیشنهاد مطالعه : مقاله «ایران چقدر سالمند دارد؟»
احترام به سالمندان در فرهنگ اسلام
تکریم سالمندان و احترام ویژه آنان از آموزههای روشن فرهنگ اسلامی است.
قرآن مجید که دفتری گشوده از نور و هدایت است، در آیه 23 سوره اسراء میفرماید: «به پدر و مادر نیکی کنید.
هرگاه یکی از آن دو، یا هر دو آنها نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو.»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نیز در سخنی گرانقدر، والایی سالمندان را این گونه ترسیم می کند: «احترام به پیران امّت من، گرامی داشت من است.»
امام علی علیه السلام، بزرگداشت سالمندان را زمینه ساز احترام خود انسان میداند و میفرماید: «به بزرگانتان احترام کنید تا کوچکترها شما را محترم شمارند.»
امام صادق علیه السلام نیز در این باره فرموده است: «پیران خویش را تکریم کنید».
●جایگاه سالمندان در پرتو تعالیم اسلامی
برخلاف فرهنگ غرب كه وجود سالمندان را در خانوادهها مزاحم میپندارند و میكوشند برای آنكه آزادیهای شخصیشان محدود نشود و مزاحمی نداشته باشند به نحوی آنان را از محیط خانه و روابط خانوادگی دور كنند و به «خانه سالمندان» بفرستند، اسلام به آنان ارج مینهد و حرمت قائل است و به رعایت حقوق و احترام آنان سفارش كرده و به بهرهگیری از تجارب و افكار پخته آنان تشویق میكند.
●محور وحدت
مجموعه افراد یك فامیل، نسبت به بزرگ خاندان احترام میگذارند و در كارها با آنان مشورت میكنند و در اختلافات به رأی و حكمیت و داوری آنان ارج مینهند و گاهی یك سخن از سوی آنان، آتش فتنهای را خاموش می سازد، یا تفرقه و كدورتی را به وفاق و همدلی و آشتی مبدل میسازد.
نعمت وجود با بركت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتی به جایگاه حساس و مهم و نقش كارگشای آنان پی میبرند كه از دست بدهند. چه بسیار اختلافها و قهرها و نزاعهای خانوادگی كه پس از درگذشتِ «بزرگ خاندان» چهره نشان میدهد و چه بسیار رابطهها و رفت و آمدها كه قطع میشود، یا به سردی میگراید و علت آن فقط از دنیا رفتن محوری است كه مایه دلگرمی، امید، انس و معاشرت فامیل است.
رسول خدا (ص) فرمود: «البَركهٔ مَعَ اكابِرِكم»: بركت و خیر ماندگار همراه بزرگترهای شماست. در سخن دیگر فرمود: «الشّیخُ فی اَهْلِهِ كالنّبیِ فی اُمّتهِ»؛ پیرمرد در میان خانوادهاش همچون یك «پیامبر» در میان امتش است.
این اشاره به همان نقش محوری، فروغ بخشی، صفا آوری، هدایت و ارشاد، تجمع و الفت است كه در وجود آنان نهفته است. پس اگر بزرگترها در فامیل و خانواده، چراغ روشنی بخش و محور وحدت و همدلی و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهای خانوادگی اند، باید این جایگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقویت قرار گیرد.
●حرمت بزرگترها
رعایت ادب و مقتضای حق شناسی نسبت به عمری تلاش صادقانه و ایثارها، گذشتها، دلسوزیها و سوختن و ساختنها كه بزرگان از خود نشان دادهاند، آن است كه در خانوادهها مورد تكریم قرار گیرند، عزیز و محترم باشند به آنان بی مهری نشود، خاطرشان آزرده نگردد، به توصیهها و راهنماییهایی كه از سر سوز و تجربه میدهند، بی اعتنایی نشود.
خود «بزرگسالی» و «سن بالا» در فرهنگ دینی ما احترام دارد. این سخن پیامبر خدا (ص) است: «مَنْ عَرَفَ فَضْلَ كبیرٍ لِسنّهِ فَوَقَّرَهُ، آمَنَهُ اللَّهُ تعالی مِن فَزَعِ یوم القیامهٔ»؛ هر كس فضیلت و مقام یك «بزرگ» را به خاطر سن و سالش بشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خدای متعال او را از هراس و نگرانی روز قیامت ایمن میدارد.
احترام به بزرگترها و ترحم و مهربانی نسبت به كوچكترها، از دستورالعملهای اخلاقی اسلام است و كانون خانوادهها را گرم و مصفا میسازد و این، توصیه امام صادق(ع) است كه فرمود: «لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ كبیرَنا وَ لَمْ یَرْحَمْ صَغیرنا»؛ كسی كه بزرگ ما را احترام نكند و كوچك ما را مورد شفقت و عطوفت قرار ندهد، از ما نیست. این سخن را نیز از حضرت علی(ع) به یاد داشته باشیم كه فرمود: «یُكْرَمُ العالِمُ لِعلمه و الكبیرُ لِسِنّهِ»؛ دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، باید احترام كرد.
اگر جوانان قدر پیران را نشناسند و به جایگاه آنان حرمت ننهند، هم رشتههای عاطفی پیوندهای انسانی از هم گسسته میشود، هم از رأفت و عاطفه و تجربه سالخوردگان محروم میشوند، هم نشانه بیتوجهی خود به ارزشها را امضا كردهاند.
حضرت علی(ع) در یكی از سخنان خویش، ضمن انتقاد از اوضاع زمانه و ناهنجاریهای رفتاری مردم، از جمله بر این دو مسأله تأكید میفرماید:
۱- بی احترامی كوچكترها نسبت به بزرگترها ۲- رسیدگی نكردن توانگران به نیازمندان
«انّكم فی زمانٍ ... لا یُعَظِّمُ صغیرُهم كبیرَهُمْ و لا یَعُولُ غَنیُّهُم فقیرَهم»؛ شما در زمانهای به سر میبرید كه كوچك به بزرگ تعظیم و تكریم نمیكند و ثروتمند، به فقیر رسیدگی نمیكند!
●تكریم والدین
سالمندان به طور عموم از احترام برخوردارند. اگر پدر و مادر باشند كه این وظیفه، سنگینتر و مسئولیت مضاعف است. قرآن كریم از تندی و پرخاش نسبت به پدر و مادر پیر نهی میكند و به سخن نیك و لحن شایسته و خضوع و تواضع و گستردن بال رأفت در برابر آنان و خیرخواهی و دعا در حق آنان دعوت می كند.
فرمان خداوند، چنین است:
«اِمّا یَبْلُغَنَّ عِندك الكبرَ اَحَدُهما او كلاهُما فلا تَقُلْ لَهما اُفٍّ و لا تَنْهَرهُما وَ قُلْ لَهُما قولاً كریماً، وَاخفَضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِ مِنَ الرّحمهِٔ وَ قُل رَبِّ ارحَمْهُما كما ربّیانی صَغیراً»؛
هرگاه یكی از آن دو (پدر و مادر) یا هر دو نزد تو به سن پیری و سالمندی رسیدند، به آنان اف مگو، آنان را طرد مكن و به آنان سخن كریمانه بگو و بال فروتنی را از روی رحمت و شفقت برای آنان بگستر و بگو: «پروردگارا! همان گونه كه مرا در خردسالیام تربیت كردند، تو نیز بر آنان رحمت آور.»
ادب و احترام نسبت به پدر و مادر بزرگسال آن است كه: «آنان را به اسم صدا نكنی، به احترامشان برخیزی، از آنان جلوتر راه نروی، با آنان بلند و پرخاشگرانه سخن نگویی، نیازهایشان را برآوری، خدمتگزاری به آنان را وظیفهای بزرگ بدانی و از آنان در سن كهولت و پیری مراقبت كنی.»
در حدیث است كه امام باقر (ع) فرموده است: «پدرم به مردی نگریست كه همراه پسرش راه می رفتند و پسر به بازوی پدرش تكیه داده بود. پدرم تا زنده بود با آن جوان (به خاطر این بی حرمتی نسبت به پدرش) صحبت نكرد.»
به همان اندازه كه آزردن آنان و «عاق» شدن، حرام و نكوهیده است و از آن نهی شده است، دل به دست آوردن و جلب رضایت و نیكی به آنان سفارش شده است و این خدمتگزاری، سبب بهشتی شدن فرزندان به شمار آمده است.
«ابراهیم بن شعیب» گوید: «به امام صادق(ع) عرض كردم : «پدرم بسیار پیر و سالخورده و ناتوان شده است. هر گاه حاجتی داشته باشد او را برمیداریم و بر دوش میكشیم. حضرت فرمود: «اِنْ استَطَعْتَ اَنْ تَلِیَ ذلك مِنْهُ فافْعَلْ و لَقِّمْهُ بِیَدِكَ، فانّه جَنَّهٌٔ لك غَداً»؛ اگر بتوانی عهده دار كارهای او شوی چنین كن، حتی با دستانت لقمه در دهان او بگذار، كه این فردای قیامت برای تو بهشت (یا سپر از آتش: جُنّه) خواهد بود.»
● انتقال فرهنگ
از عمدهترین راههای انتقال یك فرهنگ به نسلهای آینده، رفتار پدر و مادر و مربیان است. كودكان آنچه را در رفتار بزرگترها ببینند، از آن الگو میگیرند.
احترام به بزرگترها و رعایت ادب و تكریم نسبت به سالخوردگان، اگر در عمل و رفتار ما تجلی یابد، فرزندان ما نیز این فرهنگ را میآموزند و با همین آداب و سنن بار میآیند.
كسی كه انتظار ادب و معرفت و حق شناسی از فرزندانش دارد، باید همین حالت را نسبت به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد تا كوچكترها هم از او بیاموزند.
این یك سنت تاریخی و تأثیر و تأثر از اعمال و رفتار است. هر كس چیزی را درو میكند كه كِشته است.
اگر در حدیث است كه «لا میراثَ كالادب»؛ هیچ ارثی همانند ادب نیست كه از بزرگان به فرزندان برسد، در این مورد هم مصداق می یابد.
امام علی(ع) فرمود: «وَقِّرُوا كبارَكُمْ، یُوَقّرْكُمْ صِغارُكُم»؛ به بزرگانتان احترام كنید، تا كوچكترها هم به شما احترام كنند.
امام صادق(ع) نیز فرموده است: «بِّروا آباءَكم، یَبِرُّكُمْ اَبْناؤكُمُ»؛ به پدرانتان نیكی كنید، تا فرزندانتان هم به شما نیكی كنند.
این دقیقاً برداشت محصول، از زراعتی است كه انسان با رفتارش در زمین دل و لوح جان كودكان انجام می دهد. مهمترین درس تربیتی، آن است كه با عمل داده شود. كودكان نیز مستعدترین شاگردانی هستند كه «درسهای عملی» را با دقت از رفتار ما میآموزند.
اگر ما به سالمندانمان احترام نگذاریم، از خردسالان و نوجوانان چه انتظاری داشته باشیم كه با سالخوردگان و خود ما با احترام و تعظیم و تكریم، برخورد كنند؟ این ارتباط متقابل در تأثیرگذاریهای رفتاری را نمی توان نادیده گرفت. به قول معروف، اگر احترام امامزاده، توسط متولی رعایت نشود، از دیگران چه انتظاری است؟!
جای سالمندان، پیش از آنكه در «آسایشگاه»ها و «سرای سالمندان» باشد، كانون گرم و بامحبت خانههاست، تا چراغ خانه روشن بماند و محور تجمع و الفت افراد گردند و از اندیشه آنان نیز استفاده شود.
بالاخره آنان حاصل یك عمر، تجربه و چشیدن سرد و گرم روزگارند و میتوانند «مشاور» خوبی در تصمیم گیریهای زندگی باشند.
دیدگاه خود را بنویسید