«بیمارستان «شفا یحیاییان» که امروز نماد ارتوپدی کشور به شمار میآید، بخشی مهم از نیاز بیماران این حوزه را از سراسر کشور برطرف میکند. این بیمارستان پر آوازه کشور، در محدوده کنونی میان میدان بهارستان و خیابان مجاهدین اسلام جایگرفته و بر اساس سنت دیرینه وقف بنانهاده شده است.
پیشینه این بیمارستان به یک خاندان خوشنام قاجاری میرسد؛ خانوادهای که نگاهی نیکاندیشانه به روزگار پس از خود داشتند و برآن بودند از دارایی شخصی، شرایطی برای درمان آسان بیماران فراهم آورند.
یادگار باغ تاریخی سردار
از میدان بهارستان که به سوی میدان شهدا روانه میشوی، در میانه راه، چهارراه آبسردار جای دارد؛ جایی که نامش را از یک باغ بزرگ ٢٠٠ ساله تاریخی گرفته است؛ باغ بزرگ سردار که امروز تنها نشانههایی کوچک از آن میتوان یافت، یکی همین چهارراه و دیگری درختان بلند قامتی که تماشاگر بسیاری از رخدادهای تاریخی پایتخت از دوره قاجار بدین سو بودهاند و هیچ طوفانی نتوانسته هنوز بر زمینشان بزند!
این بیمارستان، نام خود را از یک خانواده نیکاندیش قاجار و یاد و مکان خود را از یک باغ بزرگ گرفته است؛ نام خانواده میرزا حسین خان معتمدالملک و همسر سومش زیور و یاد باغ پرآوازه سردار!
پیش از آنکه به واقف و خانواده او بپردازیم، آگاهی از پیشینه زمینی که بیمارستان اکنون در آن جای گرفته است، میتواند تصویری روشن از گذشته آن پیش رویمان بگذارد. بررسی پیشینه این بیمارستان وقفی، ما را به روزگار نخستین سلسله قاجار میبرد؛ زمانی که باغی بزرگ و پرآوازه در منطقه کنونی بیمارستان وجود داشت.
زمین این بیمارستان در واقع، بخشی از آن باغ بزرگ بود و امروز از معدود بازماندگان آن به شمار میآید؛ باغ سردار که امروزه تنها نامی و یادی از آن برجای مانده است، آنگونه که سید عبدالله انوار، تهرانشناس برجسته روایت کرده است: «باغ سردار در شرق میدان بهارستان، در جایی که امروز بخشی بزرگ از خیابان تاریخی ایران را تشکیل میدهد، جای داشت. چهار راه آبسردار در تقاطع خیابانهای ایران و مجاهدین اسلام، امروز، یادگار قنات و آب مشهوری است که باغ ٨٠ هکتاری سردار را سیراب میکرد و به مناطق پاییندست سرازیر میشد.»
به روایت انوار، «محمدحسن خان قزوینی ایروانی» معروف به ساریاصلان از سرداران ایران در جنگهای ایران و روس در عهد فتحعلیشاه قاجار، مالک و پدیدآورنده این باغ بزرگ بود. باغ سردار اما پس از مرگ محمدحسن خان ساری اصلان تقسیم و تکههای آن فروخته شد.
بازماندههای این باغ بزرگ و مشهور را هنوز میتوان در محله قدیم ایران و محدوده میان مجلس شورا و مسجد سپهسالار تا این محله تاریخی جست.
معتمدالملک؛ از خاندانی پرآوازه و خوشنام
آنگونه که مهدی بامداد در کتاب «شرح رجال ایران در قرن ١٢ و ١٣ و ١٤ هجری» روایت کرده، حسین خان معتمدالملک یحیاییان، پسر یحیی خان مشیرالدوله و عزتالدوله ملکزاده، خواهر تنی ناصرالدینشاه قاجار بوده است. بیمارستان شفای حیاییان، ازجمله کارهای نیک و وقفی خاندان او به شمار میآید که در ساختمان و باغ شخصیاش بنا شده است.
زیور یحیاییان همسر سوم معتمدالملک، پس از مرگ او در سال ١٢٩٣ خورشیدی این زمین و باغ را برای ایجاد بیمارستان وقف کرد. آنگونه که منابع تاریخی روایت کردهاند ساخت و وقف مسجدی در خیابان ژاله (مجاهدین اسلام امروزین) روبروی بیمارستان شفا از دیگر کارهای نیک خاندان او به شمار میآید. طبق روایتها، بیمارستان شفا یحیاییان در سال ١٣٠٦ خورشیدی ساخته شده است.
سید عبدالله انوار در نوشتاری جذاب به نام «باغ سردار (از مباحث تهرانشناسی)» که در مجله «پیام بهارستان» به سال ١٣٨٥ خورشیدی منتشر شده است، روایتی از سرنوشت این بخش از باغ سردار و اقدامات نیک اندیشانه معتمدالملک و همسرش دارد.
او دراینباره مینویسد «طبق نقشههای بعد از نقشه حاجی نجمالدوله [که نخستین نقشه تهران در عصر قاجار بوده است] به خیابانی میرسیم به نام خیابان فلاح که امروز به نام خیابان «شهید اوجانلو» اعلان خورده است. این خیابان که شمالی و جنوبی است دهانه شمالیاش به خیابان ژاله باز میشود و دهانه جنوبی آن در خیابان شهید گلمحمدی امروز و خیابان مستجاب گذشته قرار دارد. ضلع غربی این خیابان با منزل میرزا حسین خان معتمدالملک به روزهای بعد از سال ١٣٠٩ ه.ق. شروع میشود که امروز بیمارستان شفا یحیاییان به جای آن میباشد».
وی درباره زندگی معتمدالملک چنین روایت میکند «این میرزاحسین خان معتمدالملک پسر میرزایحیی خان معتمدالملک (که بعدها مشیرالدوله شد) از عزتالدوله خواهر تنی ناصرالدینشاه است. توضیح آنکه عزتالدوله که به ابتدا زوجه میرزا تقیخان امیرکبیر صدراعظم باخرد و فعال و ایراندوست بود».
عزت الدوله پس از قتل امیرکبیر و چند ازدواج نافرجام دیگر، سرانجام با یحییخان مشیرالدوله پیوند میخورد «عزتالدوله به حباله نکاح یحییخان معتمدالملک درآمد و از این ازدواج دو فرزند آورد یکی همین حسینخان مالک این منزل و دیگری دختری به نام افسرالسلطنه. حسینخان معتمدالملک مردی فاضل و آشنا به دو زبان اروپایی و با بهره از موسیقی بود و جز خدمت در وزارت خارجه شغل دیگر اختیار نکرده و به آخر عمر هم این منزل خود را وقف بهداری کرد و عجالتا بیمارستان شفا یحیاییان در منزل او به شفای بیماران مشغول است و باز او در ضلع شمالی خیابان ژاله درست مقابل خیابان فلاح مسجدی ساخت و ثروت خود را بر آن مسجد وقف کرد که فعلا یگانه مسجدی است در خیابان ژاله برای عبادت مومنان».
وقف، نیکوکاری جاودانه برای رفاه مردم
روایتهای مستند دیگر از این بیمارستان و اقدامات وقفی خاندان میرزاحسینخان معتمدالملک، چندان در دسترس نیست. جست و جو در میان معدود سندها و مدرکهای بر جای مانده ما را به مذاکرات مجلس شورای ملی در سال ١٣٢٨ خورشیدی میرساند. در جلسه ٢٠١ پانزدهمین دوره مجلس شورای ملی، ضمن تصویب قانونی، به موجب تبصره ٤٣ آن «به وزارت بهدارى اجازه داده میشود از تاریخ اول مرداد ماه ۱۳۲۶ ماهى پنجزار ریال از اعتبار بودجه خود درباره بانو زیور یحیاییان كه یك قطعه زمین و چهار دستگاه عمارت و مقدارى اثاثیه خود را جهت تاسیس بیمارستان وقف و به وزارت بهدارى واگذار نموده بهعنوان حق التولیه برقرار و مادام الحیات به بانوى نامبرده پرداخت و بعد از فوت مشارالیه حق التولیه مزبور قطع و فقط هزینه روشنایى و تعمیرات و نگاهدارى مقبره مرحوم معتمدالملك شوهر واقفه الىالابد تا حدود سالى دوازده هزار ریال از بودجه وزارت بهدارى، بپردازند». این سند تاریخی نشان میدهد خانواده معتمدالملک علاوه بر یک قطعه زمین از بازمانده باغ بزرگ سردار، برای ایجاد بیمارستانی که شفا یحیاییان نام گرفت، چهار دستگاه عمارت و مقداری اثاثیه خود را وقف کردهاند.
بیمارستان شفا یحیاییان، برای آنانی که به تاریخ اجتماعی ایران بهویژه حوزه یاریگری و وقف علاقه مندند، یادآور نیکو منشی و نیکوکاری آنانی است که تنها به خود نمیاندیشیدهاند؛ نامآوران و خوش نامانی که آینده جامعه و مردم خویش را همواره در نظر داشتهاند.
وقف، سنتی ریشهدار در فرهنگ ایرانی است که از دورههای متاخر تاریخ ایران به رسالتی اجتماعی بدل شده است.
ایجاد نهادهایی مدرن برای ارایه خدمات گوناگون اجتماعی به شهروندان براساس این آیین دیرینه، اندیشهای است که بسیاری از واقفان معاصر ایران، برگرفته از سنت نیاکانشان در یاد داشتهاند. بیمارستان شفا یحیاییان، بازمانده تاریخی و برآمده از همین نگاه به شمار میآید؛ بنیادی خیریه که نگاه بسیاری از ایرانیان به آن است.
منبع: روزنامه شهروند
دیدگاه خود را بنویسید