«سهيل ٧ روز با طناب دار فاصله دارد. امشب آهنگ گلدون رو تقديم میكنم، هركس كار رو دانلود كرد در حد توانش مبلغی رو برای نجات سهيل واريز كنه به شماره حساب درج شده در عكس ... میدونم كه شرمسارم نمیكنين»
اين آخرين پست محسن چاووشی است. پستی برای نجات يك زندگی؛ برای رهايی از كابوس مرگ. تنها 6 روز باقیمانده. 6 روز برای تمام شدن اين كابوس. پايانی سفيد يا سياه.
كابوسی كه حالا 5 سال است مهمان مداوم شبانههای پسری در كنج سلول تنهايی و ندامتش شده است. پسركی كه روزی كه پا به سلول گذاشت 15 ساله بود بدون تصور روشنی از آينده و امروز بيست ساله است و دندان به دندان میسايد در انتظار مرگ.
يك بار تا پای چوبه دار رفته است. دو ماه پيش بود. 11 شب خبر دادهاند كه فردا روز اعدام است و همهچيز تمام خواهد شد. آمبولانس آمده، ماشين آتشنشانی در محل حاضر شده و همه خيال كرده بودند كه ديگر كار تمام است. روز اعدام برگهای در پروندهاش گم میشود و به علت نقص پرونده باز هم اعدام عقب میافتد. باز هم اميدی جوانه میزند. شايد مرگ، اين بار شكست بخورد. سهيل اما اميدوار نيست. كابوسها امانش نمیدهند. چوب خط میكشد روی ديوار ندامت و جهل كودكیاش در انتظار مرگ. حالا اوليای دم گفتهاند كه رضايت میدهند اگر «حقالمصالحه» جور شود. 350 میلیون تومان برای «حقالمصالحه» نیاز است و جمعیت امام علی (ع) متعهد شده تا 250 میلیون تومان آن را با کمک خیرین تهیه کند. 250 ميليون برای نجات جان جوانی از مرگ. برای آنكه طناب دار نپيچد دور گلوی آرزوها و فرداهای پسرک.
ماجرای سهیل از چه قرار بوده است؟
سهیل (نام مستعار) در یکی از روستاهای کرمانشاه زندگی میکرده. 16 روز از 15 سالگی سهیل گذشته بود که در میانه فوتبال مثل همه فوتبالهای دورههای نوجوانی همه ما با پسر نوزده سالهای به اسم "ک" دعوایش میشود. توی دعوا الفاظی میانشان رد و بدل میشود که شکل تهدید به خودش میگیرد. سهیل که هنوز آنقدر از کودکی فاصله نگرفته تا درست تشخیص بدهد که این فقط یک دعواست، تهدیدهای بچهگانه و فحشهای کودکانه رو باور میکند و وقتی روز بعد گوسفندها رو پای کوه میبرد، چاقوی آشپزخانهای با خودش میبرد. ظهر که میشود، همانجا پای کوه "ک" و یک پسر دیگه با موتور برای ادامه دعوا پیش سهیل میروند اما همان اول دعوا ترس و استرس کودکانه سهیل کار دستش میدهد و نه به شکل چاقوکشهای حرفهای، که مثل همه آماتورها از ابزار دفاعیش فراتر از حد استفاده میکند و آن اتفاق شوم میافتد.
حالا از آن روز پنج سال میگذرد و سهیل در زندان مرکزی است و هر روزش با اين كابوس گذشته كه از پنجره كوچك سلولش به مرگ سلام دهد يا زندگی؟ حالا شمار اين روزهای انتظار رسيده به عدد 6. اگر حقالمصالحه جور نشود؟ تمام؛ سهیل اعدام میشود.
تلاش برای نجات زندگی سهيل
سهیل بیش از 5 سال است که در کانون اصلاح و تربیت به سر میبرد. مثبت و مودب است. سلامت اخلاقی سهیل به حدیست که مشاورین روانشناس جمعیت امام علی (که چندسالی هست در کانون با بچهها کار میکنند) و همچنین مشاورین کانون، اعدام احتمالی سهیل را یک فاجعه میدانند که نباید اتفاق بیفتد.
خانواده مقتول اما بزرگمنشانه حاضر به عفو و گذشت شدند و حالا نجات این نوجوان به دست ما سپرده شده است.
جمعيت امام علی مسئوليت جور كردن «وجه المصالحه» سهيل را بر عهده گرفته است. هر كاری كه توانستهاند كرده اند در اين 5 سال برای نجات جان سهيل و حالا رسيدهاند به آخرين راه. مرگ هم در این مدت بيكار ننشسته. ايستاده در چند قدمی سهيل و هرروز يک قدم به او نزديکتر میشود. امروز فقط 6 قدم فاصله دارد تا سهيل.
شرایط روحی سهیل این روزها اصلا خوب نیست. از کانون برای اعدام به زندان بزرگسال منتقل شده و آن شب کذایی که قرار بر اعدام بود، چنان او را به هم ریخته است که جز اشک و استرس کاری برایش نمانده. اميدی به زندگی ندارد. شبها كه اشک چشمانش خشک میشود از ترس و دلهره شايد ياد روستايیشان میافتد در كرمانشاه. 5 سال است كه دورافتاده از خانه و خانواده. 5 سال است كه آسمان پرستاره روستايش، جايش را داده به سقف سلول كوچكش. 5 سال است كه امروز و فردا میكند برای مرگ. 5 سال است كه طناب مرگ خجالت میكشد از پيچيدن دور گردن روياهای پسرک 15 ساله چوپان. سهيل اما كاسه صبرش سر آمده. نا اميدی رخنه كرده در دل روياهايش. ترس، طناب شده دور گلويش. به سختی نفس ميكشد و منتظر مرگ است. روز میشمارد؛ يك، دو، سه... و امان از روزی كه اين شمارهها برسد به 6.
شماره حساب کمک به سهیل
مددكاران جمعيت امام علی اما اميدوارند، اميدوار و منتظر براي نجات سهيل. شماره کارت ۶۱۰۴۳۳۷۹۸۱۷۶۷۰۸٨ به نام جمعیت امام علی را اعلام كردهاند برای كمک. *730*30# برای پرداخت از طريق موبايل، همچنین از طریق سایت life.sosapoverty.org. مددكاران تند تند موجودی میگيرند، روز میشمارند برای نجات جوانی سهيل. به هركه توانستهاند رو زدهاند كه شايد اين بار روی مرگ كم شود. محسن چاووشی كه آمد، حالا نجات سهيلی كه در آسمان اين روزهايش حتی يک ستاره نيست، نيازمند حضور مردم، هنرمندان و طرفداران ستارگانی است كه به محبوبيت خود میبالند. طرفدارانی كه اگر بخواهند و اگر همت كنند جان و جوانی سهيل از مرگ نجات میيابد. خدا كند كه بشود، خدا كند كه مرگ اين بار از رو برود. خدا كند كه همه همت كنيم و اين بار بشود...
دانلود آهنگ گلدون محسن چاووشی
دیدگاه خود را بنویسید