از مهمترین فعالیتها و اهداف نیکوکاران در پروژههای اجتماعی، جلب مشارکت و درگیر کردن افراد در حل مشکلات جامعه است. یکی از این فعالیتها میتواند مشارکت و همراهسازی جامعه محلی در حل مشکلات و ارتقای کیفیت زندگی آنها باشد.
در این نوشتار با استراتژیهایی که سازمانهای مردمنهاد میتوانند بهکار گیرند تا بخش خصوصی یا شرکتها در پروژههای اجتماعی آنها مشارکت کنند، آمده است.
اهمیت همکاری با بخش خصوصی در رفع مشکلات اجتماعی روز بهروز آشکارتر میشود. شرکتهای تجاری (بخش خصوصی) نیز به این نتیجه رسیدهاند که تلفیق اهداف بهبود اجتماعی با استراتژیهای کاری برای آنها، سودمند خواهد بود.
از طرفی حضور و مشارکت شرکتهای خصوصی در فعالیتهای اجتماعی نشانه مسئولیتپذیری آنها در قبال جامعه و مشکلات آن است.
بیشتر بدانیم
به گفته «تام مورِی» (Tom Murray)، نایب رئیس ائتلافهای خصوصی و عمومی در صندوق دفاع از محیطزیست (Environmental Defense Fund) : «شرکتها علاقهمند هستند که به ریشه مشکلات اجتماعی رسیدگی کنند به جای اینکه فقط روی اثرات منفی کار کنند.
هیچ سازمانی نمیتواند به تنهایی با مشکلات بزرگی مانند تغییرات اقلیمی، ماهیگیری بیش از اندازه، نابود شدن جنگلها و... مواجه شود، بنابراین نیاز به همکاری در سطح وسیعتری دارد. در اصل انگیزه تلاش بخش خصوصی، بیشتر حفاظت از منافع خود است تا فعالیتهای خیریه.»
«جنت وب» (Janet Webb)، مدیر کل یک شرکت الوار در کالیفرنیا میگوید: «ابتدا با یک انگیزه خودخواهانه به یک شبکه محیطزیستی پیوستم.» هدف این شبکه، ترویج استفاده مناسب و پایدار از منابع طبیعی و جنگلها و کوههای «سانتا کروز» است.
برای خانم «وب»، همراه شدن با این گروه به منزله مشارکت در تعیین معنای «زمینداری مسئولانه» است. خانم وب افزود: «برای ما حضور در این شبکه گفتگوها مهم بود، چراکه استفاده مسئولانه از منابعطبیعی قسمت مهمی از سیاستهای محیطزیست محلی است و اگر ما در تعیین این معنا ساکت باشیم، دیدگاهمان در گفتگوهای بعدی در نظر گرفته نمیشود.»
همه برای یک هدف اجتماعی
گرایش به همکاری بین بخشهای خصوصی و مرمنهاد و شناخت اهمیت حضور و درگیری بخش خصوصی، سوالات تازهای را برای فعالین مدنی ایجاد میکند که هدف اصلی آنها بسیج کردن عناصر اجتماعی برای رسیدگی به مشکلات پیچیده جامعه است. از جمله اینکه:
چگونه سازمانهای مردمنهاد و یا ترویجگران، حمایت بخش خصوصی را در دستیابی به اهداف اجتماعیشان جلب کنند؟
چگونه میشود بحث را از روی قواعد معنوی و خیریه به سوی انگیزههای مادی ببرند؟
چگونه میشود یک شبکه ائتلافی ساخت که هم به اهداف مثبت اجتماعی برسد و هم برای بخش خصوصی سودآور باشد؟
در این پژوهش، سعی شده است تا مثالهایی از تاثیرات مشارکت بخش خصوصی (شرکتها) در فعالیتهای اجتماعی را شناسایی و بیان کنیم.
خبر هیجانانگیز و دلگرم کننده اینکه هم اکنون شبکههای خصوصی و مدنی در سراسر دنیا فعال هستند. به عنوان مثال بعضی از این شبکهها در زمینههای مختلف مانند طراحی شیوههای ماهیگیری پایدار فعالیتهایی انجام دادهاند که رویکرد حفظ آبزیان را هم در بر دارد.
ائتلاف شرکتهای خصوصی و سازمانهای مردمی که سعی میکنند مانع نابودی جنگلها شوند و گروههایی که هدفشان ایجاد سیستم غذایی سالم و پایدار است.
چالش اصلی شروع اینگونه همکاریها، این است که کار در زمینه اجتماعی با اهداف بخش خصوصی متناقض است. برای تغییر این دیدگاه، فعالان اجتماعی باید بین این دو حوزه ارتباط موثر برقرار کنند.
در واقع، بخش اجتماعی هنگامی موفقتر و پایدارتر میتواند به فعالیتهایش ادامه دهد که ایجاد اینگونه روابط را جزو فعالیتهای اصلی و مهم سازمانی خود قرار دهد.
فعالان اجتماعی باید برای ترویج مسئولیتپذیری اجتماعی شرکتها تلاش کنند و برنامههای مشخصی را برای آنان طراحی کنند تا صاحب یک شرکت هم بداند که او هم مسئولیت اجتماعی دارد و چگونه با همراهی در یک پروژه اجتماعی میتواند این مسئولیت را به جا آورد. ضمن اینکه این فعالیت همچنان برایش سودآور باشد.
پیشنهاد مطالعه:
خانم «سوندا بریجت-جونز» (Sundaa Bridgett-Jones) یکی از نایبمدیران سازمان «راکفلر» (Rockefeller Foundation) اهمیت ارائه «ارزش» واضح را در جلب همکاری بخش خصوصی با تعریفی از تجربیات خود تشریح میکند:
«ما تقریبا یک سال با یک گروه مذاکره میکردیم اما نتوانستیم برای آنها «ارزش» همکاری با خودمان را روشن کنیم. از این ناکامی یاد گرفتیم که وقتی با بخش خصوصی میخواهیم شریک شویم، باید به طور واضح توصیف کنیم که چرا این همکاری برای هر دو طرف سودمند است.»
جدول توصیف و شفافسازی فرایند برای جلب و ایجاد همکاری
شیوههای بهبود فرآیند همکاری
آگاهی از آنچه میخواهیم انجام دهیم و شفافسازی فرایند برای جلب و ایجاد همکاری خیلی مهم است. در این فرآیند نکات زیر را مد نظر قرار بدهید:
1- ارزشها و منافع همکاری را توضیح دهید
هدف اصلی همکاری بین شرکتهای خصوصی و مردمی مبادله «ارزشهایی» است که این همکاری را برای دو طرف سودمند میکند.
فعالاین اجتماعی باید نشان دهند که نه تنها بخش خصوصی میتواند از این همکاری مستقیماً به نفع کار اصلی خود بهره بگیرد، بلکه بهطور غیرمستقیم به نیازهای فرعی خود نیز رسیدگی میکند.
به عنوان مثال، همکاری بین یک گروه برای حفاظت از منابع طبیعی یک منطقه چه ربط و سودی برای منافع یک شرکت خصوصی دارد؟ یا چرا دسترسی به مدرسههای خوب برای کودکان محروم به رشد اقتصاد محلی کمک میکند؟
مشارکت موثر بخش خصوصی میتواند دستیابی به برخی از اهداف اجتماعی را سرعت بخشد، اهدافی که در نقطه کانونی و اصلی این بخش نقش دارند.
شیوهای که همکاری بخش خصوصی را میشود جلب کرد تا حد زیادی بستگی به ارائه منافع همکاری دارد. پس مهم است که از قبل مطمئن باشید که پیشنهاد همکاری سمن شما برای شرکت مورد نظرتان ارزشمند است.
2- شناسایی شرکتها٬ موسسات و افراد مناسب برای همکاری
شناسایی شرکای مناسب برای همکاری از مهمترین و دشوارترین قدمها است. برای اینکه فرایند شناسایی موسسات و شرکتها سادهتر شود، آنها را به چهار دسته تقسیم میکنیم:
- شرکتها/موسساتی که هدفشان سودمند بودن در کوتاه مدت است و با این دیدگاه میخواهند بیشترین مقدار سود را برای سرمایهگذاران خود به دست آورند، که ممکن است باعث شود به وجهه خود صدمه بزنند.
اما سرمایهگذاران اینگونه موسسات میتوانند منابع مالی خود را راحتتر صرف رسیدگی به مشکلات اجتماعی کنند. - شرکتها/موسساتی که استراتژیهای خود را بر اساس عناصر برونی و روابطشان با ذینفعان تعیین میکنند، که ممکن است باعث شود خیلی عکس العملی شده و فرصتهای کاری را از دست بدهند.
- شرکتها و موسساتی که تاثیرگذاری اجتماعی جزء استراتژیهای اصلی آنها برای جلب بازارهای جدید است و همراهی با سازمانهای مردمنهاد باعث میشود وجهه مثبتی داشته باشند، اما ممکن است برخی اوقات جلب موافقت سرمایهگذاران شرکت و یا موسسه با هزینه این استراتژی برایشان سخت باشد.
- شرکتها و یا موسسات که در زمینه تاثیرگذاری اجتماعی، نوآوری میکنند و نه تنها استراتژی خود را بر این اساس پایهریزی میکنند، بلکه محصولات و سرویسهای آنها هم با این دیدگاه ارائه میشوند.
با اینکه این دستهبندیها در دنیای واقعی به این سفید و سیاهی نیست، میتواند برای انتخاب شرکای مناسب کمک بزرگی باشد.
3- تعیین نقش شرکتها و موسسات شریک
بعد از جلب شریک بخش خصوصی مناسب، برای شرکت در یک فعالیت و یا پروژه اجتماعی، گام بعدی تعیین نقش این شرکتها یا موسسات و چهارچوب همکاری شما است.
از ابتدا باید حداقل تلاشها و منابعی که هر طرف باید اعطا کند مشخص باشد. به عنوان مثال فکر کنید که چند نفر باید به جلسهها بیایند و چند جلسه در ماه برای پیشرفت کار لازم است. در تعیین کردن این نقشها به این فکر کنید که شریک شما چه میزان وقت، منابع مالی و انسانی لازم دارد تا به بهترین شیوه بتوانند همکاری خود را انجام دهد. حتی میتوانید به آنها کمک کنید که از منابع معنوی خود بهطور خلاقانه استفاده کنند.
اشتباه بزرگ بسیاری از فعالان اجتماعی این است که به بخش خصوصی صرفا به عنوان اهداگر نگاه میکنند که فقط منابع مالیشان میتواند در اجرای فعالیتهای سازمانهای مردمی تاثیرگذار باشد.
در صورتیکه اگر پروژه تعریف شده از طرف سازمانهای مردم نهاد در حوزه کاری یک شرکت و یا موسسه باشد، آنها میتوانند استراتژیهای مورد نظر را جزء عملکرد روزمره خود قرار دهند که از همکاری موازی بین دو بخش خصوصی و اجتماعی به مراتب موثرتر خواهد بود.
4- تصویری از موفقیتهای آینده این همکاریها ارائه کنید
ارائه داستانی که نشان میدهد مشکل چیست؟ هدف سازمانهای مردمنهاد یا پروژههای اجتماعی از برقراری این همراهی و همکاری چیست؟ و معیارهایشان برای دستیابی به کامیابی چه مواردی است؟ از مهمترین قدمها در ایجاد و شکلگیری همکاری موفق به حساب میآیند.
مهم است که به مدیران و اعضا شرکتها و موسسات خصوصی نشان دهید که رسیدن به اهداف در این همکاری و ائتلاف به چه معنا است؟ و نقش هر کدام از طرفین همکاری در رسیدن به این اهداف چیست؟
در ارائه این روایت شما ابعاد مشکل مورد نظر را تعیین میکنید، راه حلهایی ارائه میکنید، چالشهای رسیدن به این اهداف را روشن میکنید، مشخص میکنید که چگونه این مشکلات بر روند کاری یک شرکت/موسسه خصوصی ممکن است تاثیرات منفی داشته باشد، یا ارزشهای بازاری که با همکاری میتواند عایدشان شود و بالاخره اینکه نتیجه این همکاری چه تحولاتی را میتواند در جامعه ایجاد کند. ارائه روایت جالب میتواند برای ذینفعان و موتلفین انگیزهساز باشد و در نهایت منجر به موفقیت شبکه تاثیرگذار اجتماعی شود.
مثال بومی و ملموس
از مشارکت شرکتهای خارجی خواندیم اما همیشه مثالهای بومی ملموستر هستند. نمونهای دیگر از مشارکت بخش خصوصی در فعالیتهای اجتماعی:
دیدگاه خود را بنویسید