زندگی مردم افغان به دلیل قوانین گوناگون کشورهای میزبان آنان، با مشکلات فراوانی رو به رو است. از جمله این مشکلات میتوان به عدم دسترسی این گروه به امکانات آموزشی اشاره کرد.
به گزارش ویکی نیکی و به نقل از انجمن حمایت از کودکان این محرومیت منجر به عدم توانمندی این گروه در کشورهای میزبان آنان گشته است و از آنان اقلیتی ساخته است که عمدتا از سطح آموزشی پایینی برخوردارند. کودکان خانوادههای افغان از دسترسی به امکانات آموزشی محرومند و یا در صورت داشتن کارت اقامتی معتبر که مرتباً نیازمند تمدید است و در بسیاری از مواقع تمدید آن برای این خانوادهها امری محال به نظر میرسد ملزم به پرداخت هزینه برای استفاده از امکانات دولتی آموزشی هستند و همین امر خانوادههای افغان را که عمدتاً خانوادههایی پر جمعیت هستند از ادامه تحصیل کودکانشان منصرف میسازد.
بهرغم این که آموزش بر اساس کنوانسیون جهانی حقوق کودک یکی از بنیادیترین حقوق کودکان است، بسیاری از کودکان افغان به دلیل مختلف از این حق محروم هستند و با وجود ظرفیتهایی که براساس فرمان رهبری مبنی بر ثبت نام کودکان افغانستانی در مدارس ایجاد شده است.
تنها حدود پنجاه هزار کودک موفق به دریافت کارت آموزش برای ثبت نام در مدارس دولتی ایران شدند که از این تعداد نیز بسیاری به دلیلی مانند نداشتن جا برای ثبت نام، شهریه، کبر سن و...موفق به ورود به مدرسه نشدند. برخی از خانوادهها و کودکان بازمانده از تحصیل از ترس دستگیری و رد مرز شدن از گرفتن کارت و مراجعه به مکانهای اعلام شده خودداری کردند. تعدادی از اعضای جوان این خانوادهها به علت موج جدید مهاجرت به اروپا ایران را ترک کرده و برادران کوچکتر مسئولیت تامین هزینههای خانواده را بر دوش گرفتهاند.
این دسته از کودکان نیز برای تامین نیازهای مالی خانوادهها مجبور به ترک تحصیل شدهاند. دختران این خانوادههای معمول پرجمعیت نیز به علت نداشتن شهریه و امکانات مالی از یک سو و نگرش این خانوادهها مبنی بر کمکحال مادر بودن در کارهای خانه و ازدواجهای زودرس از سوی دیگر از تحصیل باز میمانند. کودکانی که بدون خانواده عمدتا در کارگاهها و مغازههای نزدیک بازار کار میکنند.
نمیتوانند در ساعات درسی مدرسه دولتی سرکلاس حاضر شوند نیز از تحصیل باز میمانند افزایش هزینههای خانوار ، افزایش کار کودک، فشار روانی، استرس و احساس تیره بختی، به خطر افتادن بیش از پیش حقوق کودک، را به همراه خواهد داشت، تا حدی که برخی از این کودکان مهاجرت پر خطر به سایر کشورها را به تلاش برای بقا و زندگی ترجیح میدهند.
البته لازم به توضیح است که صرفاً تغییر قانون، همه بچهها را به مدرسه نمیآورد چنانچه ما کودکان ایرانی بسیاری داریم که از تحصیل محروم هستند، ولی تغییر قانون میتواند شرایط را برای آنان که میتوانند به مدرسه بروند تسهیل میکند امیدواریم یکی از موانع آموزش کودکان برطرف شده باشد.
ممانعت از تحصیل کودک مهاجر اولین بازخوردی که به کودک میدهد این است که با سایر کودکان فرق دارد و تبعیض میتواند زمینهساز بسیاری از مشکلات روانی و... باشد.
نرفتن به مدرسه، کودک را روانه بازار کار میکند کودکیاش را میگیرد و رشد عاطفی کودک را با اخلال روبرو میسازد.
متاسفانه هیچ قانونی از این کودکان حمایت نمیکند و ساعت کار برای آنان تعریفی ندارد. مشکل نداشتن امنیت و ترس از دستگیری و فرستاده شدن به مرز افغانستان نیز امسال به مشکلات آنان افزوده شده است. مهمترین نگرانیهای ما در ارتباط با طرح فرمان رهبری شامل موارد زیر می شود:
- اجرا نشدن طرح و نداشتن ضمانت اجرایی برای اجرای طرح.
- آموزش مدیران و معلمین و آشنا کردن آنان با حقوق کودک.
- آموزش همکلاسیهای این بچه ها در مورد عدم تبعیض.
- اگر شهریه کودکان کار بالا باشد خودبهخود این کودکان به دلیل فقر، از چرخه تحصیل حذف میشوند.
- جو مدرسههای دولتی بسیار سختگیر و غیردوستانه است و این مسئله در مدارس سازمانهای غیردولتی که دوستدار کودک هستند بسیار متفاوت است.
با توجه به فرمان رهبری و پذیرش کنوانسیون حقوق کودک که کشورهای عضو موظف شدهاند، حقوق کودکان را مستقل از ملیت، نژاد ،جنسیت، مذهب ،رنگ و زبان آنها، محترم شمرده و تضمین کنند، امیدواریم وزارت آموزش و پرورش و سایر نهادهای مسئول، پاسخگوی نگرانیهای انجمن حمایت از حقوق کودکان و کودکان مهاجر باشند.
نویسنده: طاهره پژوهش
دیدگاه خود را بنویسید