دوران نگاه کردن تک بعدی به ترازنامه مالی شرکتها که فقط سود خالص و نهایی را ملاک موفقیت شرکتها میدانستند، گذشته است. به همین دلیل، مسئولیت اجتماعی، به مقوله کسب و کار و ترازنامه مالی شرکتها، به جای نگاه سنتی، نگاهی سه بعدی دارد.
این بدان معناست که، مسئولیت اجتماعی برای اعتبار سنجی شرکتها، سود، جامعه و محیط زیست را همزمان در ترازنامه مالی شرکتها و مجموعه رفتارهای اقتصادی بنگاهها، بررسی و لحاظ میکند.
در این نوشتار با مفهوم، ابعاد، دامنه و گستره مسئولیت اجتماعی شرکتها آشنا خواهید شد.
مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها
مسئولیت اجتماعی شرکتها به اين معناست که موسسات بايد بتوانند بهطور مستقیم يا غیرمستقیم از طريق انجام فعالیتهای خود به بهبود رفاه اجتماعی کمك کنند. اين ديدگاه از اين باور ناشی میشود که يك کسب و کار با محیط اطرافش بسیار درهم تنیده و موفقیت آن وابسته به سلامت جامعه است.
بوئن در سال 1953 برای اولین بار مسئولیت اجتماعی شرکتی را در کتابش با همین عنوان چنین تعريف کرد: «مسئولیت اجتماعی عبارتست از «تعهد اجتماعی سازمان برای پیروی از خط مشیها، تصمیمات و عملیاتی که با توجه به ارزشها و اهداف جامعه مطلوب باشد.»
در حالیکه صاحبنظران ديگر بیان میکنند که مسئولیت اجتماعی عبارت است از تلاش اجتماعی شرکت برای ارتقای کالاها و محصولاتی که به جامعه عرضه میکند، در حالیکه سودمالی چندانی برای شرکت ندارد.
کارول (1991) نیز تعريف جامعی از مسئولیت اجتماعی دارد، او بیان میکند که 4 بعد برای مسئولیت اجتماعی قابل تصور است: بعد اقتصادی، بعد قانونی، بعد اخلاقی و بشردوستانه.
بعد اقتصادی بیان کننده مسئولیت اقتصادی شرکت نسبت به ذینفعانش است، بعد قانونی مرتبط با تعهد شرکت نسبت به پیروی از قوانین و مقررات وضع شده به وسیله قانونگذاران است. بعد اخلاقی نیز بیان کننده آن است که شرکت میبايد عادلانه و منصفانه رفتار کند و علاوه بر اين تصمیمات و عملکرد آن نیز بايد با توجه به تعهدات قانونیاش باشد.
بالاترين سطح اين 4بعد، بعد انساندوستانه آن است که شرکت را مسئول برای فعالیتهايی میداند تا بتواند سطح رفاه انسانها را ارتقا دهد و حسن نیت خود را در جامعه ثابت کند. به زعم کارول (1991) اين 4بعد نظم سلسله مراتبی دارند، چنانکه بعد اقتصادی پايینترين و بعد بشردوستانه بالاترين بعد آن است.
پیشنهاد مطالعه :
از آنجا که هدف اولیه شرکتها افزايش سود است و تأمین نیازهای يك جامعه نیست، «هنريکويس» و «سادورسکیی» (1999) بیان میکنند که مسئولیت اجتماعی شرکتها متمرکز بر تأمین انتظارات ذینفعان به جای کل جامعه است.
آنها ذینفعان جامعه را به 4دسته تقسیم میکنند که شامل ذینفعان سازمانی (مشتريان، کارمندان، سهامداران و تأمینکنندگان)، ذینفعان اجتماعی (ساکنان يك محل)، ذینفعان قانونی و ذینفعان رسانهای میباشند.
آنها بر اين باورند که مسئولیتاجتماعی بر روی اين گروههای ذینفع بسیار مؤثر است و از میان اين ذینفعان، کارکنان مهمترين گروهاند که میبايد بررسی شود که چگونه آنها میتوانند بر فعالیتهای مسئولیتاجتماعی تأثیر بگذارند.
همچنین مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها در دهه اخیر به پارادايم غالب و مسلط حوزه اداره شرکتها تبديل شده است و شرکتهای بزرگ و معتبر جهانی، پاسخگويی در برابر شهروندان و محیط اجتماعی را جزئی از استراتژی شرکتی خود میبینند.
اين مفهوم موضوعی است که هم اکنون در کشورهای توسعه يافته و کشورهايی با اقتصاد باز به شدت از سوی تمامی بازيگران حکومتها، شرکتها، جامعه مدنی، سازمانهای بینالمللی و مراکز علمی دنبال میشود.
- حکومتها، به مسئولیت اجتماعی شرکتها از منظر تقسیم وظايف و مسئولیتها و حرکت در جهت توسعه پايدار در جامعه مدنی نگاه میکنند؛
- شرکتها، مسئولیت اجتماعی شرکتی را نوعی استراتژی تجاری میبینند که باعث میشود در فضایی به شدت رقابتی، بر اعتبارشان افزوده شود و سهمشان در بازار فزونی گیرد؛
- جامعه مدنی و سازمانهای غیردولتی، به اين دلیل از شرکتهای مسئولیت اجتماعی میخواهند که به رسوايیهای مالی و فجايع حاصل از عملکرد شرکتها آگاهی و اشراف دارند؛
- سازمانهای بینالمللی، با توجه به اينکه تأثیرگذاری شرکتها در دنیای امروز بسیار بیشتر از حکومت ها است، حل چالشهای جهانی را بدون مشارکت شرکتها غیر ممکن می دانند، همچنین بسیاری از سیاستمداران به نوعی مديران شرکت ها نیز هستند؛
- مراکز علمی و دانشگاهیان، نیز به مسئولیت اجتماعی شرکتها از زاويه نقش شرکتها در توسعه يك کشور، توسعه دموکراسی، تداخل وظايف، مسئولیتهای يك شرکت با حکومت و همپوشانی های حاصل از آن می نگرند.
به همین دلیل است که امروزه در جهان رقابت، موضوع مسئولیت اجتماعی شرکتها به پارادايمی غالب در حوزه اداره شرکتها تبديل شده است. در يك جامعه مدنی، گروه ذینفعان شامل کل جامعه میشود. ذینفعان، جوامع محلی، ملی و جهانی را در بر میگیرند. پیامهای مسئولیت اجتماعی شرکتی در سطح محلی، شامل فعالیتهايی در راستای بهبود شرايط مکانی است که کارکنان در آن زندگی و کار میکنند.
شرکتها در سطح ملی از عباراتی استفاده میکنند تا تلاشهايشان را در زمانهای بحرانی در جهت ارتقاء منافع ملی کشورهای به خصوصی توصیف نمايند. در سطح جهانی، شرکتها نگرانیهای خود را پیرامون زندگی شهروندان مطرح میکنند و تلاش میکنند تا با استفاده از منابعی که از طريق فروش محصولاتشان به دست میآورند، کیفیت زندگی شهروندان را ارتقاء دهند.
ابعاد؛ دامنه و گستره مسئولیت اجتماعی شرکتی
1. مسئولیت اجتماعی شرکت در رهبری و فرایندهای درون سازمانی
ماموريت و چشم انداز، خط مشیها و رويهها، کدهای اخلاقی، مقررات و آيین نامهها
2. مسئولیت اجتماعی شرکت در اقتصاد و صنعت
تامینکنندگان و پیمانکاران زنجیره تامین، حقوق مشتريان و مصرفکنندگان، سرمايهگذاریاجتماعی مسئولانه، مسئولیت در قبال محصول، مديريت خريد مسئولانه، لابی کردن مسئولیتپذيری.
3. مسئولیت اجتماعی شرکت در محیط کار
ايمنی و سلامتی کارکنان، آموزش و توانمندسازی کارکنان، حقوق بشر، کار شايسته، تبعیض
4. مسئولیت اجتماعی شرکت در محیط زیست
توسعه پايدار، کاهش آلودگی، مديريت ضايعات، صرفه جويی در انرژی، مديريت خريد سبز
5. مسئولیت اجتماعی شرکت در جامعه و کشور
جامعه محلی، جامعه دانشگاهی، مشارکت با نهادهای اجتماعی، مشارکت با سازمانهای غیر دولتی، حمايت از فعالیتهای داوطلبانه کارکنان، کمك های خیريه و اسپانسرينگ.
برای خواندن ادامه این مطلب روی عنوان مقاله زیر کلیک کنید:
مقاله «مسئولیت اجتماعی شرکتی و مصادیق موفق آن» (قسمت دوم)
دیدگاه خود را بنویسید