چکیده
در سالهای اخیر، هر روز بر تعداد و توسعه بنگاههای اقتصادی افزوده میشود و از آنجا که تعداد آنها به صورت مستمر رو به گسترش است، در نتیجه ساختار سازمان و اقتصاد جامعه را به شدت تحت تاثیر خود قرار داده است.
به عبارتی، شرکتها و بنگاههای اقتصادی در درون يك ساختار و نظام اجتماعی به مثابه يك خرده نظام اجتماعی عمل کرده و در يك دورنمای گسترده، نوعی وابستگی متقابل میان ساير سیستمها را به نمايش میگذارند. نظريه مسئولیت اجتماعی شرکتها، رويکردی متعالی به کسب و کار است که تاثیر اجتماعی يك سازمان بر جامعه را مورد توجه قرار میدهد. مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها يعنی چگونه از طريق کسب و کار مسئولانه، ايجاد ثروت کنیم.
بیشتر بدانیم : «مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها»
رفتار تجاری شرکتها تاثیرات عمیقی بر کارکنان، مشتريان، پیمانکاران، محیطزيست و جامعه برجای خواهد گذاشت. در واقع هدف اصلی مسئولیت اجتماعی شرکتی، گردهم آوردن تمامی بخشها اعم از دولتی، خصوصی و نهادهای اجتماعی جهت همکاری با يکديگر است تا موجب همسو کردن مسئولیت سازمانها با سیاستهای کلان جامعه گردد و به توفیق، رشد و پايداری کسب و کار و نهايتا توسعه پايدار جامعه منتهی شود. بنابراين موفقیت هر کسب و کاری با پیشرفت جامعه حاصل میشود و رابطه مستقیمی میان اين دو برقرار است.
اهمیت اين موضوع از آنجا آشکار میگردد که امروزه از 100 اقتصاد برتر دنیا، 51 عدد از آنها شرکت هستند. بديهی است، نقش مسئولیتپذيری اجتماعی شرکتهای چند ملیتی موفق که تأثیر آنها بر اقتصاد جهانی از اکثر کشورهای در حال توسعه بیشتر است، میتواند بر روابط و ساختار اجتماعی سازمانهای مردم نهاد، تاثیر چشمگیری داشته باشد.
مقدمه:
موضوع و مفهوم مسئولیت اجتماعی شرکتها در چند سال اخیر با توجه به رشد سازمانهای غیر دولتی، جنبشهای اعتراضی علیه قدرت شرکتها، افزايش آگاهی اجتماعی، توسعه بازارهای سرمايه، گسترش شرکتهای سهامی عام و رسوايیهای مالی و اخلاقی شرکتهای بزرگ، تبديل به پاردايم مسلط و غالب در فضای اداره شرکتها شده است.
افکار عمومی، بهويژه در جوامعی که ديدگاههای برنده –برنده جا نیفتاده، بنگاههای اقتصادی و سرمايهداران را کسانی می پندارند که برای سود بیشتر به ضرر جامعه و مصرف کنندگان عمل می کنند. هر روزه بر تعداد کسانی که بر کنترل شرکتهای بزرگ تاکید داشته و بر تاثیر آن در زندگی بشری اعتراض دارند، اضافه میشود. در میان مردم عادی، شك و سوءظن نسبت به عملکرد شرکتها بالا گرفته و مردم مشروعیت ارزشهای مادی که نمادی از زندگی مدرن است، را زير سئوال برده اند.
در طی سالهای اخیر، جنبشهای اجتماعی در اعتراض به قدرت شرکتهای فرا ملی و سهامی بزرگ، افزايش چشمگیری داشته؛ به نحوی که در گردهمايی سران شرکتها يا رهبران کشورهای صنعتی در اجلاس ها همچون "سیاتل" و "داووس"، شاهد قدرت نمايی اين جنبش های اعتراضی بودهايم.
نگرانی مردم اين است که شرکتها نسبت به اعمال، برنامهريزیها و سیاستهای خود به جامعه جهانی پاسخگو نیستند. فعالان طرفدار محیط زيست، گروههای حقوق بشر، اتحاديههای تجاری و بسیاری از شهروندان آگاه و هوشیار خواستار پاسخگويی شرکتها هستند. اين گروههای اجتماعی، بر اين باورند که شرکتها بايد در خدمت رفع نیازهای مردم باشند. در دو دهه اخیر، بنگاههای اقتصادی و سرمايهگذاران برای جبران اين فضای ظن نسبت به اهداف شرکتها، در مورد موضوعاتی مانند محیط زيست، بهبود شرايط اجتماعی و رفاه اجتماعی فعال شده و سرمايهگذاری نموده اند.
در کشورهای توسعه يافته، مؤسسات بازرگانی و شرکتهای تجاری خود را ملزم به مشارکت در امور اجتماعی میدانند، به اين دلیل که شرکتهای بزرگی چون «جنرال موتورز» و «مايکروسافت» با تأسیس بنیادها و سازمانهای خیريه به اين الزام پاسخ داده و آن را بخشی از تعهد و وظیفه خود تلقی میکنند. شرکتهای کوچکتر نیز از راههايی چون کمكهای خیريه و کمكهای اهدايی به سازمانهايی چون صلیب سرخ، هلال احمر، دانشگاهها، بهبود شرايطکاری و رعايت حقوق مصرف کننده و توجه به توسعه پايدار به اين الزام پاسخ دادهاند.
به عبارت ديگر، شرکتها در اينگونه کشورها پذيرفتهاند که همه جا معادله هزينه – فايده به صورت مستقیم برقرار نیست و احساس تعهد به جامعهای که در آن فعالیت و زيست میکنند، بخشی از وظايف و نقش شرکت در پیشبرد اهداف آن تلقی میشود، از اين رو بايستی در راستای ارزشهای جامعه و سیاستهای بهبود کیفیت زندگی شهروندان حرکت نموده و به عنوان يك نهاد پاسخگو در عرصه اجتماعی وارد شوند. همچنین مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) توجه بسیاری از محققان و صاحبنظران را در طی دهه گذشته به خود جلب کرده است.
شاخصهای اندازهگیری مسئولیت اجتماعی شرکتها
اندازهگیری مسئولیت اجتماعی شرکتها، با شاخصهای مختلفی ارائه شده است؛ به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۹ دانشکده بوستون سه بعد را برای آن معرفی میکند:
بعد شهروندی (شامل همکاری سازمان با انجمنهای محلی جهت انجام مسئولیتهای محیطی و اجتماعی)
بعد نظارت (انجام کسب وکار به شیوهای منصفانه و واضح)
بعد محل کار (شامل رفتار با کارمندان به شیوهای منصفانه و پرداخت مناسب دستمزد به آنها بابت ارائه خدمات)
اين شاخصها در ارتباط با مسئولیت اجتماعی با توجه به ديدگاه مصرفکنندگان و مشتريان شرکت تعیین شده و نشان میدهد که مسئولیت اجتماعی باعث ايجاد فرصتهايی مغتنم جهت رشد و شکوفايی شرکتها در بازار و بین مشتريان میشود. از آنجائیکه سازمانها نیازهای ذینفعان مختلفی (سهامداران، مشتريان و کارکنان) را برآورده میسازند، برای آنها بسیار مهم است که با مسئولیت اجتماعی به خوبی آشنا باشند.
برای مطالعه ادامه این مقاله، روی عنوان زیر کلیک کنید:
مسئولیت اجتماعی شرکتی و مصادیق موفق آن (قسمت اول)
دیدگاه خود را بنویسید