زمان وقوع حوادثی مثل طوفان، زمین لرزه، قحطی، جنگ و دیگر حوادث فاجعه بار، سازمانهای مردم نهاد اولین امداد دهندگانی هستند که به جوامع آسیب دیده کمک میرسانند. اما آنها هم به تنهایی قادر نخواهند بود، این کار تمام و کمال انجام دهند.
میدانیم سازمانهای مردم نهادی که در زمینه حوادث و تسهیل بحران کار میکنند، کار بسیار دشواری انجام میدهند. آنها باید در یک لحظه متوجه شوند که برای جلوگیری از وقوع حوادث، کمک به زنده ماندن افراد، بازسازی و پیشرفت، در مواجهه با وقایع پیشبینی نشده و... چگونه وارد عمل شوند و مردم به عنوان اصلیترین عناصر فعال خودجوش در هنگام بروز حوادث نیز نیاز به آموزش دارند. ویکی نیکی توصیه میکند برای ورود به بحث، مقاله «راهنمای کمک رسانی، در مواقع بحران» را مطالعه بفرمایید. همچنین نتایج بررسی حوادث فاجعه بار در جامعه نشان میدهد که :
- آموزش افراد جامعه توسط سازمانهای مسئول
آموزش باید در مواقع عادی و قبل از بروز حوادث، صورت گیرد و افراد جامعه آموزش ببینند که قبل، حین و بعد از حوادث چه اقداماتی باید انجام دهند و توان واقعی مدیریت بحران در هر منطقه شناسایی شود.
همه افرادی که برای کمک به مناطق حادثه دیده روانه میشوند، باید توسط ارتش و سپاه، مدیریت شوند تا کمکها و منابع، عادلانه بین همه مردم حادثه دیده توزیع شوند. - مداومت در مطالبه عمومی
بعد از وقوع حادثه و تبدیل آن به یک مطالبه عمومی، مردم و رسانهها چند روز به آن میپردازند و بعد، آن را رها میکنند. یعنی به صورت عاطفی و گذرا با حوادث برخورد میکنند.
تجارب نشان دادهاند که اکثر کمکهای مالی در حوادث فاجعه بار، تنها در چند هفته اول پس از رویداد صورت میپذیرند، اما این نیازها، اغلب ادامه دارند. بنابراین، فاجعهای که رخ داده را نباید پس از تبدیل آن به مطالبه عمومی، به حال خود رها کرد، زیراکه مردم وقتی نیازها را مطالبه میکنند دولتها مجبور میشوند تا آنها را انجام دهند. پس تا زمانیکه آن را به یک مطالبه عمومی مداوم تبدیل نکرده ایم، این مشکلات حل نخواهند شد. - نیازسنجی صحیح
حادثهدیدگان
نیازهای واقعی افراد باید بررسی و بهدرستی برآورد شوند. گاهی حتی نمیدانیم آسیبدیدگان به چه چیزهائی، واقعا نیاز دارند و منابع و کمکها اغلب در این مواقع به هدر میروند، بنابراین نیازسنجی سبب مدیریت صحیح منابع خواهد شد. - پایبندی به اصل تخصصگرایی
در فعالیتهای امدادی از سوی موسسات مردم نهاد و خیریهها به منظور اثربخشی بیشتر فعالیتها، پایبندی به اصل تخصصگرایی امریست ضروری. منظور از اصل تخصصگرایی آن است که هر خیریه یا سازمان مردم نهاد باید متناسب با تخصصی که دارد به آسیبدیدگان حوادث، خدمات ارائه دهد و به هنگام وقوع رویدادهای این چنینی حس نوع دوستی و کمک نباید موسسات را از مسیر تخصصی آنها جدا سازد. - توجه به نیازهای عاطفی حادثهدیدگان
یکی از نیازهای اصلی حادثهدیدگان، نیاز عاطفی آنان است. گاهی فقط به مسائل مادی آسیبدیدگان توجه میشود، درحالیکه روحیه آنها نیز آسیب دیده است.
پژوهشهای کمیته فرعی تخصصی-بهداشتی کاهش اثرات بلایای طبیعی وزارت بهداشت، نشان داده است که یک سال پس از زلزله، بالغین و کودکان آسیب دیده در حوادث، از اختلالات روانی رنج میبرند و نیازهای روانی-اجتماعی آنها مورد غفلت واقع شدهاند. همچنین این پژوهشها نشان میدهند که کودکانی که والدین خود را در حوادث از دست میدهند، در بزرگسالی به دلیل عدم حمایت روحی و عاطفی با مشکلات عدیدهای مواجه میشوند. بنابراین امدادگران باید در زمینه کمکهای روانی-اجتماعی نیز مورد آموزش قرار بگیرند. - شفافسازی فعالیتها
حضور مردم در حوادث، لازم است. اما حضور بدون مدیریت و بر اساس احساس نوعدوستی هیجانی، دست و پاگیر خواهد بود. نیکوکاران باید مطمئن و متقاعد شوند که کمکهایشان به طور شفاف و واقعی به دست آسیبدیدگان می رسد تا خود وارد منطقه آسیب دیده نشوند.
بطور مثال در جریان زلزله کرمانشاه، در ابتدای امدادرسانی، افراد سودجو و موسسات خیریه تقلبی در شبکههای مجازی با تحریک احساسات مردم، کمک های جمع آوری شده را در مسیر مدنظر استفاده نکردند و همین امر سبب شد تا مردم کمتر به نیکوکاران و موسسات خیریه اعتماد کنند و کمکهای خود را به صورت مستقیم یا از طریق سلبریتیها به دست آسیبدیدگان برسانند.
منابع :
برگرفته از مقاله Free Fundraising Resources Library در سایت network for good
نویسنده: Connie Poulos
دیدگاه خود را بنویسید