متکدیان تهران هرکدام ماهانه بین 9 تا 12 میلیون تومان درآمد دارند. حداقل درآمد روزانه متکدیان تهرانی، 300 هزار تومان است. سرقفلی برخی از مکانها برای تکدیگری در تهران، تا 15میلیون تومان اجاره داده میشود. برخی مکانهای گدایی برای یک شیفت (شیفت عصر) روزانه 600 هزار تومان اجاره میشوند. 50 درصد گدایان تهرانی، «ثروتمند» هستند.
در این میان برخی گدایان درآمدشان در ماه به 30 میلیون تومان هم میرسد. آمارها میگویند تهران 5 هزار گدا دارد! اینها بخشی از اعداد و ارقام و آماری است که این روزها در رسانهها منتشر شده و همه را متعجب کرده است. ولی باید بدانیم این خود ما هستیم که این رقمهای درشت را به نام گدایان شهرمان کردهایم. جای بسی تامل دارد که آیا پرداخت پول به متکدیان، از نظرگاه اخلاقی، «کمک به همنوع» محسوب میشود؟ فیلسوفان اخلاق چه پاسخی به این موضوع دارند؟ پروفسور «اوله مارتین موئن»، استاد فلسفه اخلاق دانشگاه اسلو فنلاند، استدلال جالبی برای نفی این قضیه ارائه میدهد. آنچه در پی میآید مقاله او در این زمینه است.
من نیز گاهی به گداها پول دادهام. در روزهای سرد پاییزی، وقتی به نظر میرسیده است که مرد بیخانمانی برای خرید کاسه ای سوپ یا فنجانی قهوه، به پول نیاز دارد، گه گاه چند سکهای دادهام. فکر میکردم ارزشی که این سکه ها برای او دارد، خیلی بیشتر از ارزشی است که برای من دارد، پس دادن پول به آنها، کار خوبی است. اما وقتی بیشتر به این قضیه فکر کردم، نظرم عوض شد و حالا دیگر به گداها پول نمیدهم. استدلالم در این مقاله این است که نباید به گداها پول بدهیم. به جای آنکه بودجه رفاهی مان را صرف افرادی کنیم که در خیابان و به صورت اتفاقی، از کنارشان میگذریم؛ باید آن را صرف افرادی کنیم که واقعاً فقیر هستند و از یک پوندی که ما به آنها میدهیم، بهره بیشتری میبرند و کمک بیش تری به آنها میشود. استدلال میشود که آن یک پوندی که در کشوری غربی، به یک گدا داده میشود، در مقیاس جهانی، صرف فردی شده که در وضع نسبتا خوبی است. آن پوند را اگر بهتر صرف میکردیم، میتوانست جان یک کودک گرسنه در حال مرگ را، در نقطه دیگری از جهان، نجات دهد. بگذارید چراییاش را برای شما توضیح دهم.
استدلالهایی که علیه پول دادن به گداها وجود دارند به دو دسته تقسیم میشود؛
در یک سو، استدلالهای سنتی نسبتاً بدبینانهای است که با وجود بدبینانه بودنشان، تا حدی اهمیت دارد: این مخالفتها تا حدی مهم است، ولی از نظر من، قطعی و مسلم نیست. امر مسلم این است که اگر به گدایان پول بدهید، به طور حتم بودجه رفاهیتان را صرف کمک کردن به افراد اشتباه کردهاید. وقتی به گداها پول میدهید، احتمالاً به گداهایی پول میدهید که بیشترین میزان کمک را از دیگران دریافت میکنند. گدایان مختلف، بسته به محلشان، ظاهرشان و چیزی که میگویند، به درجات مختلفی در میزان پولی که دریافت میکنند، موفق هستند. اگر قرار باشد شما به طور تکانِشی، به گدایان پول بدهید، احتمال اینکه در نهایت به افرادی که ظاهر و حقههایشان کارسازتر است پول بدهید، بیش تر از آن است که به زنان و مردانی کمک کنید که ظاهرشان در جلب هم دردی و ایجاد احساس گناه در شما ضعیف تر عمل میکند و مکانشان هم در شهر، محبوبیت کمتری دارد. معیار اخلاقی این است که نباید هنگام کمک کردن به دیگران، صرفاً به افرادی پول بدهیم که از نظر مکانی به ما نزدیک هستند و ظاهرشان موجب جلب همدردی ماست.
در عوض باید در مورد این قضیه به دقت فکر کنیم و مطمئن شویم که به افرادی کمک میکنیم که در بدترین وضعیت هستند و بیشترین بهره را از هر پوندی که ما میدهیم، دریافت می کنند و این افراد، در قبال وضعیتی که در آن هستند، کمترین مسئولیت را دارند. برای رسیدن به این هدف، باید به طور آگاهانه تصمیم بگیریم که چقدر از پولمان را میخواهیم صرف کمک به دیگران کنیم، کارآمدترین خیریه را بیابیم؛ سپس به آن خیریه پول اهدا کنیم و دفعه بعدی که گدایی از ما میپرسد آیا می توانیم چند سنت به او بدهیم، جواب ما منفی باشد.
دیدگاه خود را بنویسید