به گزارش ویکی نیکی و به نقل از ایکنا؛ دومین همایش ملی «خیر ماندگار» با رویکرد «مطالعه و ارزیابی امور خیر با تمرکز بر چالشهای نیکوکاری در ایران امروز» ۱۰ و ۱۱ دی ماه سال جاری در تهران برگزار میشود.
بنیاد راهبری آلاء با همکاری بسیاری از مجموعههای مرتبط با امور نیکوکاری همچون سازمان اوقاف و امور خیریه و معاونت اجتماعی وزارت بهداشت این همایش را پیش میبرند.
شاید برای همه تاکنون این سؤال پیش آمده باشد که چرا مجموعه واحدی برای ساماندهی فعالیتهای خیر وجود ندارد؟ آیا امکان دارد این حجم گسترده از فعالیتهای خیریه در ایران را راهبری و ساماندهی کرد؟ آیا فعالیتهای خیریه در ایران در جای مناسب و به شیوه مناسب انجام میشوند؟ و ... اینها سؤالات در همایش ملی خیر ماندگار پاسخ داده خواهد شد.
«ایکنا» بنا بر تعالیم آیات قرآن کریم همچون آیه «وَلْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ...» (آل عمران،۱۰۴) که میفرماید: «از میان شما مردمانی باشند که به کار خیر دعوت کنند»، در سلسله مصاحبههایی به واکاوی طرح و همایش ملی خیر ماندگار میپردازد.
در گفتوگوهای پیشین، با «علی طیبنیا»، رئیس همایش، درباره اولویتهای کار خیر در ایران و با «نعمتالله موسیپور» درباره چالشهای نیکوکاری در ایران به گفتوگو پرداختیم، این بار با حجتالاسلام «علی ملانوری»، قائم مقام بنیاد راهبری آلاء، مسئول طرح و دبیر اجرایی دومین همایش ملی خیرماندگار به گفتوگو نشستیم و از او درباره وضعیت همگرایی بین نیروهای مؤثر در امر خیر پرسیدیم.
*درباره روند همکاری دومین همایش ملی خیر ماندگار با مجموعهها و نهادهای کشور و موسسات خیریه توضیح دهید.
«طرح خیر ماندگار یک ایده به روز برای مدیریت دانشبنیان امور خیریه در کشور است که در ذیل این طرح، همایشهای ملی خیر ماندگار نیز برگزار میشود، این همایش همگرایی بین نیروهای مؤثر در امور نیکوکاری را فراهم میآورد و ایجاد آن، زمانبر و مستلزم دقت است.
اگر عمیقتر نگاه کنیم، موازیکاری یا عدم هماهنگی بین دستگاههایی که موضوعاً شرح وظایفشان میتواند انجام یک کار با هدف مشترک باشد، فینفسه دغدغه است.
اگر به سطوح سیاستگذاری، برنامهریزی و اجرا در حوزههای مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی نگاهی بیندازیم، میبینیم یکی از دغدغهها همیشه عدم هماهنگی و عدم جمعشدن آدمهاست، در فضای کار خیریه این چالش را بیشتر از بقیه بخشها داریم چون کار مردمی انجام میشود و ذاتاً یک کاری است که صرفاً مبتنی بر نیت خیرخواهانه الهی یا انسانی افراد یک جامعه تشکیل شده، از طرفی سیاستگذاران این کار در متن حکومت، حاکمیت و دولت قرار دارند، بنابراین همیشه کشمکشی بین دولتیشدن و مردمیماندن فعالیتهای خیریه وجود دارد و دستگاههای متعددی ممکن است انتظار داشته باشند خود را متولی یا صاحب نیکوکاری و امر خیر بدانند، البته مواردی هم پیش میآید که هیچکس خود را در آن مسئول نمیداند!
وقتی میگوییم نیکوکاری و امر خیر اعم است از وقف، گروههای داوطلب جهادی، موسسات خیریه و تلاشهای انفرادی در جهت کار خیر، یعنی حداقل چهار مجموعه را در کنار هم در حوزه نیکوکاری و امور خیریه شاهد هستیم، به هرحال جمع شدن این افراد چالش بزرگی است.
کاری که فکر کردیم میتواند به عنوان محور قرار بگیرد، این بود که بیش از اینکه به سِمَتها و عناوین حقوقی توجه کنیم، به نفس موضوع بپردازیم. آنچه برای ما اهمیت دارد، مطالعه امر خیر در ایران است.
آن چیزی که برای ما مهم است، آسیبشناسی امر خیر در ایران است، دغدغه ما این است که تا جای ممکن، تولید دانش ما در امر خیر توسعه پیدا کند، خواه در آموزش و پرورش عمومی باشد و خواه در نهادهای غیررسمی و حتی در رسانههای جمعی. این که این هدف ذیل عنوان کدام نهاد یا کدام مؤسسه خیریه باشد، هدف دست دوم ماست.
روی این فرضیه که موضوع مهم است و نه تابلو، جمعی از عزیزان به ما اعتماد کردند و همراه شدند، در میان دستگاههای دولتی، سازمان اوقاف و امور خیریه و همچنین وزارت بهداشت بیش از دیگران همراهی کردند، در حالی که دستگاههای دولتی دیگری نیز همچون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی در کنار ما هستند، تعدادی از دانشگاهها، مراکز علمی و خیریهها نیز با ما همراه شدند.
همچنین شما در اطلاعرسانیهای ما میبینید که برخی از مجامع خیریه که حالت شبکه دارند با ما همراه شده اند مثل مجمع خیرین کشور، تلقی ما این است که مجمع خیرین کشور خود یک نقطه کانونی برای تعداد زیادی از خیریههاست یا مثلاً مجمع خیرین سلامت و مجمع خیرین مسکنساز، همچنین شبکه مؤسسات خیریه و نیکوکاری که حدود ۲۰۰ مؤسسه را کنار خود دارد، با ما همراهی میکند. اینها مجموعههایی هستند که حضور دارند.
*به نظر شما چه دلیلی باعث میشود که موسسههای خیریه به طور انفرادی تمایل کمتری برای حضور در چنین همایشی دارند؟
ما فکر میکنیم این حوزه هنوز هم جای کار دارد، بعضی تلقی میگویند چون طرح خیر ماندگار و نیز چهارمین همایش ملی خیر ماندگار، ماهیتی علمی دارد پس باید توسط نهادهای پژوهشی و دانشگاهی پیگیری شود و از نظر موضوعی ربطی به خیریهها ندارد، بعضی از خیریهها نیز ممکن است بگویند کار ما مطالعه خیر نیست بلکه انجام خیر است.
این یکی از دلایلی است که به خاطر آن توفیق پیدا نکردیم تعداد بیشتری از خیریهها را کنار خود داشته باشیم، مثلاً یک مؤسسه خیریه ای را در نظر بگیرید که در زمینه ایتام کار میکند، این مؤسسه با دشواری فراوان منابع محدودی را برای کار خیر گردآورده است که از هزار یتیم مورد نظر خود که برای کمکرسانی مدنظر داشت، بودجهاش تنها به ۵۰ یتیم میرسد، حال طبیعتاً این مجموعه منتظر است تا کمک جدیدی دریافت کند و بتواند به جای ۵۰ یتیم به ۵۱ یتیم کمک کند تا به جامعه هدف نزدیک شود.
این درحالی است که از نظر تقدم رتبی و اولویت، مطالعه و تحقیق است که توسعه را فراهم میآورد اما کسی که در میدان عمل گرفتار است ترجیح میدهد اگر منابعی به دست آورد، آن را در راستای اهدافی که عرض کردم، خرج کند. به همین جهت، مؤسسات خیریه به صورت انفرادی حضور پرتعدادی در برگزاری همایش ملی خیرماندگار ندارند اما حتماً در صف مشارکتکنندگان و بهرهبرداران آن قرار میگیرند، باید یادآور شوم در اولین همایش خیر ماندگار، تعداد بسیار زیادی موسسه خیریه از ۲۸ استان کشور در همایش حضور پیدا کردند.
قطعاً همایش دوم که امسال برگزار میشود، از این جهت توسعه بیشتری خواهد داشت. همین دیروز که من سایت برگزاری همایش را نگاه میکردم، تقریباً از دو سوم استانهای کشور ثبتنام وجود داشت و من مطمئن هستم این روند تا روز برگزاری همایش در دهم دیماه، توسعه مییابد، خود ما در بنیاد آلاء با هزار مؤسسه خیریه فعال ارتباط داریم و فصلنامه خیرماندگار را که به مسائل موضوعی و عمومی خیریهها میپردازد، برایشان ارسال میکنیم.
در ستاد برگزاری هنوز موفق نبودیم که خیریههای انفرادی کنار هم جمع کنیم، چون ماهیت این کار علمی است و این برداشت وجود ندارد که تولید دانش امر خیر خودش کار خیر است، این نیاز به گفتوگوی بیشتر و گفتمانسازی دارد؛ اما به لحاظ بهرهمندی و شرکتکننده ما با توجه به سابقه همایش اول بسیار خوشبین هستیم که تعداد زیادی از خیریهها به شکل انفرادی از مطالب همایش اعم از مباحث صحن عمومی و کارگاهها بهره ببرند.
امسال، تنوع بیشتری برای کارگاهها پیشبینی کردیم و همچنین بر بخش ایدهها و تجربهها تمرکز بیشتری کردیم. از آنجایی که بیشتر مؤسسات خیریه در حوزه عمل مشغول هستند و حوزه عمل هم عرصه تجربه و خلاقیت است، ایدههای نو از آن تولید میشود، بنابراین این امید را دارم که امسال از نظر بهرهمندی، مؤسسات خیریه بیشتری را نسبت به همایش قبل، همراه خواهیم داشت.
*سازمان اوقاف و امورخیریه در این همایش با شما همکاری میکند، این مشارکت تا چه میزان حقیقی است؟ آیا همکاری صرفاً روی کاغذ امضا شده یا عزمی جدی برای خیر ماندگار از سوی این دستگاه دولتی وجود دارد؟
ما از ابتدا خیلی راغب بودیم در کنار اوقاف و امور خیریه قرار بگیریم، چون این سازمان در کنار وقف، نام امور خیریه را همراه دارد، اما چون از نظر سبقه تاریخی همواره بر وقف مبتنی بوده و بیشتر تلاش آن سازمان هم رسیدگی به موقوفات شده است، ضمن اینکه همین رسیدگی به موقوفات هم خود نیاز به آسیبشناسی دارد، همین همایش ممکن است خیلی از این ابعاد را باز کند، مثلاً یک منظر، اقتصاد وقف است که خوشبختانه چندین رساله دانشجویی و تألیف در این حوزه به وجود آمده است.
اما در مجموع در گذر تحول تاریخی از نظر شکلی هم کار خیریه تفاوت پیدا کرده است، مثلاً شاید عدهای راغب باشند به جای اینکه مال خود را وقف کنند بیایند خودشان یک مؤسسه خیریه تأسیس کنند، حتی مهمتر از این ممکن است صورتهای وقف تغییر کرده باشد. در تعریف وقف از گذشته میگوییم «حَبسُالعین و تَسبیلُالمَنفعة»، حالا شاید کسی امروز سوال کند که سهام من در بورس چه عینیتی دارد؟
من عینی ندارم اما میخواهم آن را وقف کنم!، پس ما با یک شرایط و اقتضائات نو مواجهایم. از طرفی توسعه اقتصاد بخش سوم نیز مدنظر است. ببینید امروز در دنیا اقتصاد در سه حوزه دولتی، خصوصی و بخش مشارکتهای اجتماعی پیگیری میشود، همان حوزهای که به فعالان اجتماعی تعلق دارد، این حوزه باید توسعه پیدا کند.
در بعضی کشورها این بخش خدمات بزرگی انجام داده است که اسم آن وقف نیست، در قالب یک مؤسسه خیریه و گروه داوطلبی اتفاق میافتد، ما خیلی دلمان میخواست که سازمان اوقاف در همایش اول هم شرکت کند اما به هرحال همین که در این همایش سازمان اوقاف را کنار خود داریم، یعنی به معنای حقیقی در اوقاف تحولات فکری اتفاق افتاده است. ما رئیس سازمان اوقاف را در شورای سیاستگذاری خود مد نظر قرار دادهایم، ما کار را با آقای محمدی آغاز کردیم و آقای خاموشی ادامه میدهیم.
پس از تغییر رئیس سازمان اوقاف و امورخیریه و روی کارآمدن آقای خاموشی، مجدداً همه مستندات و بحثهای همایش خدمت ایشان هم عرضه شد، آقای خاموشی به برگزاری همایش باور دارند و مجدداً به مجموعه خود، دستور همکاری و همراهی در همایش صادر کردند. همچنین از ایشان دعوت شده است تا در روز همایش، سخنرانی کنند و یکی از پیشنهادات ما برای موضوع سخنرانی ایشان، شرح همین تحولات فکری اوقاف برای توسعه امر نیکوکاری است. تا حالا چندین جلسه با سازمان اوقاف و امورخیریه برگزار کردهایم و تصور ما این است که اوقاف امروز بیش از هر زمان دیگر به امور خیریه، به معنای غیروقفیاش، میاندیشد.
مرکز پژوهشهای سازمان اوقاف نیز که در قم مستقر است، با ما مشارکت میکند. نمیتوانم بگویم ما- ما یعنی همه فعالان امر خیر در ایران- کاملاً مثل هم فکر میکنیم، شاید باید باور مؤسسات خیریه به کار، خیلی بیشتر شود و پیوندها تعمیق یابد، واقعاً اختلافات نظری بین دستگاههای دولتی و خیریهها و خیرین وجود دارد، اما تصور ما این است که درک واقعیت در دستگاه دولتی مثل اوقاف، در حال تشدید است. ما در وزارت بهداشت شاهد بودهایم که معاونت اجتماعی و بعد، اداره کل خیریهها ایجاد شد که نشان میدهد وزارت بهداشت نگاه ویژهای به فعالان اجتماعی و خیریه پیدا کرده است.
یک نکته دیگر درباره گسترش ابعاد کار خیر عرض کنم، امروز در حوزه فضای مجازی با ظرفیتهای جدیدی برای نیکوکاری مواجهایم، مثلاً یک سایتی که به وجودآمده و کمکهای خُرد را به یک پروژه کلان هدایت میکند. یک ایده مترقی هم در بنیاد آلاء برای مدیریت زمان در نظر گرفتهایم، اینکه کسی شاید پول و ایده مشخصی نداشته باشد اما بتواند زمان خود را به کار خیر اختصاص دهد، ما میتوانیم سامانهای طراحی کنیم که شخص بتواند با انتخاب علاقه و میزان زمان خود، به یک کار داوطلبانه و جهادی معرفی شود. این سامانه میتواند کارگر نیکوکار را به پای ساختمان، معلم را به شاگرد و پزشک خیّر را به بیمار برساند.
این مسائلی است که از نظر ما منجر به اصلاح عمیق اجتماعی میشود اما از جنس وقف نیستند. همچنین راهکارهای جدی میتوان برای بهرهوری بیشتر از وقف پیشنهاد کرد، چون میدانید که انتقادهای زیادی به میزان بهرهوری اوقاف وجود دارد و بهرهوری وقف در ایران را با ترکیه مقایسه میکنند که نشان میدهد عقبتر هستیم. بنابراین برای افزایش این بهرهوری علاوه بر اینکه بخشهای دانشگاهی باید وارد تحقیق شوند، خود سازمان متبوع هم باید وارد میدان شود.
*بعضی از خیریهها و خیرین معتقدند اگر سازمانهایی مثل اوقاف یا هر دستگاه دولتی دیگر به این سمت سوق داده شوند، ممکن است خود را در جایگاه تصدیگری تعریف کنند. چه بسا هر مجموعهای بخواهد سامانه جامعی برای ساماندهی خیرین ایجاد کند، برداشت تصدیگرایانه ایجاد شود. چه تدبیری باید اندیشیده شود؟
این به مدل مدیریت امر خیر در ایران مربوط است، مرکز پژوهشهای مدیریت دانشگاه تربیت مدرس پژوهشی مشترکاً با ما انجام داده است و مقالهای از این پژوهش در همایش خیرماندگار ارائه میشود که مدلی برای مدیریت امور خیریه معرفی میکند، سازمان اوقاف هم دو سال پیش با اندیشکده سیاستگذاری دانشگاه صنعتی شریف همکاری کرد و طی آن، مدل مدیریت امور خیر در ۳۰ کشور دنیا بررسی شد.
گزارش این ۳۰ کشور در حال حاضر به شکل تطبیقی، موجود و به طور محدود در اختیار مجموعههایی از جمله بنیاد راهبری آلاء که کار پژوهشی هم میکنند، قرار گرفته است.
اگر به مدل نرسیم، باید با همین قوانین پراکنده و مشکلات در مورد امور خیر دست و پنجه نرم کنیم، مشکلات حقوقی جدی هم وجود دارد، مثلاً شما از یک طرف نگرانی دارید که یک خیریه، حیات خلوت اقتصادی نشود از طرف نگرانی دیگری هست که برای خیریه مالیات بریده شده است! یعنی شخص، پول خود را آورده برای کار خیر هزینه کند اما برایش مالیات تعیین کنند، در حالی که باید تشویق مالیاتی برایش درنظر بگیرند، این نگرانیها مادامی که به یک مدل جامع نرسیم، ادامه مییابد.
به عقیده من، در کشور به دو سند نیاز داریم، اول به قانون جامع برای خیریهها و سازمانهای مردمنهاد نیاز داریم. سپس به یک مدل برای ساماندهی امور خیریه نیازمندیم.
در همین دولت آقای دکتر روحانی، یک گردهمایی بزرگ خیرین برگزار شد و خیلی خیریهها تلاش کردند تا مسیر رسیدن به یک قانون جامع را فراهم کنند، اما در نهایت به یک مصوبه هیئت وزیران منتهی شد.
با این مصوبه، ضوابط مربوط به مصوبات خیریه کمی ارتقا پیدا کرد اما کماکان چندگانگی در صدور مجوز وجود دارد، تکلیف نظارتها به درستی روشن نیست، اقتصاد امر خیر در آن ناپیداست و ...، باید ابتدا قانون جامعی تصویب شود تا بر مبنای آن، مدلی برای ساماندهی امور خیریه در ایران تهیه کنیم.
ما مدل پیشنهادی خود را که حاصل همکاری پژوهشی با دانشگاه تربیت مدرس است، در همین همایش ارائه و پیشنهاد میکنیم اما پرواضح است که یک بنیاد خیریه نمیتواند برای کشور قانون تنظیم کند، هدف ما این است که به چند پیشنهاد در مورد مدلها برسیم.
میتوان به پشتوانه خود این مدلهای پیشنهادی، مسیر تصویب قانون جامع را نیز فراهم کرد و دوباره به واسطه همان قانون، مدل واحدی را تعیین کرد. لازم به ذکر است که قانون جامع مورد نظر را باید یک نهاد فرابخشی همچون مجلس شورای اسلامی یا شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب کند، در این صورت این نگرانی که فرمودید و درست هم هست، از بین میبرد و دیگر هیچ خیریهای گمان نمیکند که مجموعههای ساماندهی کار خیر به دنبال تصدیگری هستند.
*چرا مجموعهای مثل کمیته امداد امام خمینی(ره) که ماهیت نیکوکاری و کمک به مردم دارد، در همایش خیرماندگار حضور ندارد؟
آنگونه که خبر داریم، شبیه مطالعاتی را که اوقاف انجام میدهد، کمیته امداد هم آغاز کرده است. آنها سخت مشغول کار هستند و تلاش میکنند دامنه جذب خود را بالا ببرند، لذا مطالعاتشان از جنس جذب منابع است اما در اوقاف، مطالعات از جنس سیاستگذاری برای آینده موقوفات است. ما از کمیته امداد برای مشارکت درخواست کردیم اما آنچه اعلان شد این بود که مشارکت در برگزاری همایشها اولویت کاری کمیته امداد نیست،.
تصور من این استکه برداشت کمیته امداد، شبیه برداشت بعضی از خیریهها درباره کار خیر بوده است. همچنین شاید اینقدر همایشهای بیضرورت و پرخرج در کشور برگزار شده که دیگر به هر همایشی، بدبینی به وجود آمده است، ضمن اینکه عنوان همایش ما کمی مبهم به نظر میرسد چون مفاهیم آن هنوز جا نیفتاده است. ضرری که ما از عدم مشارکت محتوایی بعضی نهادها میکنیم بعدها در عدم انسجام به وجود میآید، وگرنه مشارکت مالی و ... بحثهای درجه دوم است.
*و اما در مورد معاونت وزارت بهداشت که شخصیت مطرحی همچون دکتر ایازی در آن فعال است، تا چه میزان مشارکت این مجموعه در همایش خیرماندگار مؤثر و جدی تلقی میشود؟ آیا از در اختیار قراردادن سالن همایش، فراتر است؟
آقای ایازی و آقای نصیری در معاونت اجتماعی وزارت بهداشت در همایش اول هم مشارکت جدی داشتند، در سوقدادن موضوعات و جمعبندی محورهایی که نیاز داریم نقش مؤثری داشتند و دارند.
همکاری ما با وزارت بهداشت به این همایش منحصر نیست، مثلاً کارگاههایی با مشارکت این مجموعه در همایش اول و پس از آن، برای نیروهایمان در دانشگاه علوم پزشکی برگزار کردیم تا بتوانند در زمینه امور خیریه فعالیت کنند، کارگاههایی همچون آموزش ادبیات کار خیر، تیپشناسی شخصیتها و ...، همچنین درسنامه تاسیس موسسات خیریه با همکاری وزارت بهداشت تدوین کردهایم.
یک کتاب مشترک با آنها ترجمه کردهایم که اداره موسسات خیریه در انگلستان را توضیح میدهد، این مسأله از جهت ورود دانش بیرونی حائز اهمیت است. گفتنی است که ما با همکاری وزارت بهداشت گروههای جهادی حوزه سلامت را در کشور شناسنامهدار کردیم، این اقدام مهم، سال گذشته و در فاصله بین دو همایش، انجام شد.
*یک سؤال مهمی دیگری هم مطرح است که اگر مایل هستید و به آن پاسخ بدهید، ارزشمند است؛ منابع مالی بنیاد راهبری آلاء از کجا تأمین میشود و چه پشتوانهای در این پروژههای کلان وارد میشود؟
بنیاد خیریه راهبری آلاء، منابع ترکیبی دارد، یک خیّر علاقهمند به این حوزه دارد که از انتشار نامشان شاید راضی نباشند، این نیکوکار حدود ۵۰ درصد هزینههای بنیاد را تأمین میکند، لازم به یادآوری است که بنیاد آلاء صرفاً کار پژوهشی نمیکند، بلکه یک مرکز کنترل سرطان به نام مکسا و یک مرکزی به نام سلاله برای سادات دارد که خدمات رایگان ارائه میکنند.
بقیه نیازها از دو سه مجرا تأمین میشود، یکی از طریق خدماتی که ارائه میدهد، گاهی در امور خیر مجاز هستید که ضمن ارائه خدمت، هزینه خدمت را در جهت اهداف خود مصرف کنید. مثل پژوهشی که برای وزارت بهداشت انجام میدهیم و ممکن است وزارت بهداشت هزینه آن را به ما پرداخت کند و ما هم هزینه آن را صرف پژوهش دیگری کنیم.
پس در زمینه مطالعات و پژوهشها درآمدی حاصل میشود. بخش دیگر، مبالغی است که از مشارکت و کارمشترک با نهادهای دیگر حاصل میشود. بخش سوم هم کمکهای کمکهای کوچک و خردی است که به مؤسسه انجام میشود. در سایت ما بخش طراحی شده است که شخص مراجعهکننده میتواند بنا به علاقه خود به موضوعات مختلف ما کمک کند.
در پایان از خبرگزاری ایکنا تشکر دارم که از اهمیت موضوع ساماندهی امور خیریه درک درستی داشته و پای آن ایستاده است.
گفتوگو از: «مجتبی اصغری»
منبع: ایکنا
دیدگاه خود را بنویسید