پرده اول- پلاسکو در آتش سوخت
روز سی ام دی ماه 1395 پس از سه ساعت و نیم آتش سوزی، ساختمان قدیمی تجاری تهران، پلاسکو فرو میریزد و به خاطر بیاحتیاطی و قدیمی بودن سیستمهای ایمنی به تلی از خاکستر و آوار تبدیل میشود.
در این میان تعدادی از آتشنشانان که برای خاموش کردن آتش و نجات جان حادثه دیدگان داخل ساختمان پلاسکو هستند، جان خود را از دست میدهند و شهید میشوند. در یک اتفاق نادر حضور مردمی که برای کنجکاوی و گرفتن سلفی با ساختمان نیمه سوخته خود را به اطراف پلاسکو رساندهاند، سبب کندی امداد رسانی و در نهایت آسیب بیشتر به حادثه دیدگان میشود.
حاشیههای ناراحتکننده به همراه موج خبری این فاجعه بزرگ هرلحظه در رسانههای جمعی و اجتماعی منتشر و به سرعت هشتگ پلاسکو به یکی از ترندهای شبکه های اجتماعی تبدیل میشود. فداکاری آتش نشانان حاضر در صحنه حادثه و تلاشهای آنان برای نجات آسیب دیدگان و برخی از همکارانشان که گرفتار آوار پلاسکو هستند، بیش از پیش آنها را در بطن جامعه محبوب میکند.
پرده دوم- پلاسکویی در مجاز ساخته میشود
پس از حادثه دلخراش پلاسکو، افراد و سازمانها به پاس زحمات آتشنشانان، زنده نگه داشتن یاد درگذشتگان این واقعه و حساس نشان دادن خود به رویدادهای اجتماعی، طرحهای گوناگون و متعددی در نرم افزارهای پیام رسان نظیر تلگرام و رسانههای اجتماعی به اشتراک میگذارند. حجم این تولید محتوا و به اشتراکگذاری بیش از حجم تصور است.
تصاویر ابراز تسلیت، اینفوگرافیها و ویدئوهای ساخته شده همه در حال تقدیس آتشنشانان هستند و البته اشاره کوچکی نیز به امضای منتشر کننده دارند. به قدری این حرکت در برخی زوایا جنبه منفعت طلبانه به خود میگیرد که کانالهای تلگرامی «ایران ادز»، «کافه بازاریابی» و «تبلیغات و مدیریت برند» که مراجع تخصصی ارائه و نقد تبلیغات شرکتها و سازمانها هستند، در اقدامی هماهنگ هیچ یک از طرحهای تکریم آتش نشانان را به جهت آنچه استفاده ابزاری از این حادثه غم انگیز میپندارند، منتشر نمیکنند.
پرده سوم- پلاسکو به چهارشنبه آخر سال پیوند میخورد
نزدیکی زمان حادثه پلاسکو تا مراسم چهارشنبه سوری که معمولا با حادثههای خونین همراه است و آتشنشانان و پلیس در آن بیش از مواقع عادی سال درگیر میشوند، بهانهای میشود تا برخی از همان تولید کنندگان محتوای شبکههای اجتماعی پیشنهادی بدهند که جالب توجه و پسندیده است؛ اینکه آتشنشانان امسال به خاطر حادثه پلاسکو مضاعف خستهاند و چهارشنبه سوری را آرام برگزار کنیم. این پیشنهاد مورد توجه خیلی از افراد و سازمانها قرار میگیرد و مجددا ماشین «تولید محتوا و سپس وایرال» به کار میافتد و طرحهای مختلفی در این زمینه ارائه و منتشر میشود.
هشتگ #به_احترام_آتش_نشانان بیش از همه مورد استقبال قرار میگیرد و پوسترهایی با این هشتگ و نظایر آن در دست شخصیتهای معروف و افراد عادی جامعه جلب نظر میکند و به سرعت عکسهای آن روانه شبکههای اجتماعی میشود. از سوی دیگر آقای پرویز پرستویی در صفحه اینستاگرام خود میگوید که برای خرید ترقههای خارجی هزینه نمیکند و چهارشنبه سوری را همچون گذشتههای خیلی دور با روشن کردن آتش، قاشق زنی و پخش کردن شیرینی برگزار میکند.
با نزدیکتر شدن به روزهای چهارشنبه سوری این کمپینها در فضای شبکههای اجتماعی قوت بیشتری میگیرد. ضمن اینکه شهرداری تهران با استفاده از عروسکهای معروف -کلاه قرمزی و پسرخاله- مردم را دعوت به چهارشنبه سوری کم خطر میکند. هرچند این تبلیغات محیطی از ضعف مفرط محتوایی رنج میبرند و مانند اغلب مواقع، طراحی گرافیک بسیار ضعیفی دارند، اما اقدامی است در راستای کاهش آسیبهای چهارشنبه سوری پرخطر.تهیه تومار در مدارس و حمایت چند بازیگر و ورزشکار دیگر در فضای واقعی و مجازی از دیگر اقدامات پیشگیرانه برای این شب نفسگیر است.
پرده چهارم-جنگ آغاز میشود
از هرگوشهای صدای ترقه که نه صدای انفجار مهیبی به گوشم میرسد. سعی می کنم خودم را تسکین بدهم و به خودم میگویم در محلی که من هستم، صدای این همه تبلیغ و درخواست برای برگزاری مراسمی کم خطر به گوش مخاطبان نرسیده است اما از هرکه می پرسم تجربه یکسانی با من دارد. با نگاهی به اخبار رسمی و غیر رسمی درمییابم که نه این شهر بلکه کل کشور در هیجانی بیمارگونه گرفتار شده و هرچه هست، انفجار است و آتش سوزی و صدای مهیب و انسانهایی که آسیب جدی میبینند یا از بین میروند. حتی پرندگان شهر هم از دست این رفتار ما در امان نیستند و به گفته یک جانورشناس به واسطه صدای مهیب انفجار دچار عارضه قلبی میشوند و از بین میروند.
پرده آخر- سنجش اثر بخشی کمپین چهارشنبه سوری آرام! و خودشیفتگی
اخبار در شب حادثه حکایت از شکست کمپین چهارشنبه سوری آرام دارد. به گزارش خبرگزاری میزان، سخنگوی سازمان آتش نشانی شهرداری تهران از افزایش حوادث بر اثر انفجار مواد محترقه در مقایسه با سال گذشته خبر میدهد و خبرگزاریهای معتبر بیان میکنند که جمع آوری آمار مصدومان حوادث چهارشنبه سوری در سراسر کشور نشان میدهد که در حوادث این شب ۲ هزار و ۶۰۰ نفر مصدوم شدند. نکته فاجعه بارتر اینکه در سالی که قرار است مردم به خاطر تلاشهای آتش نشانان با آنها همکاری کنند، این جامعه فداکار از گزند ترقه و مواد محترقه در امان نمیماند و خودروهای آتش نشانی و آمبولانس در چند مورد آسیب میبیند.
گویی برخی از افراد جامعه دوباره تبدیل به همان سلفی بگیرانی شدهاند که با خودخواهی باعث ترافیک و دیر رسیدن کمک به آتش نشانان شدند. کسی دیگر یادش نیست که چه تعداد متن، عکس و فیلم را به خاطر کمپین چهارشنبه سوری آرام لایک و منتشر کرده است.
جدای از این مسئله که مسئولان نباید تنها کاهش حرکات پرخطر در این روز را به دوش تبلیغات بگذارند و با توجه به کل این زنجیره «ضد ارزش» نسبت به کاهش فاجعههای این شب تلاش کنند، بازاریابان نیز باید نسبت به زوایای ناتوان رسانههای اجتماعی دقت بیشتری کنند. آنچه در فضای چند سال اخیر در بازاریابی و تبلیغات ایران بیان میشود، همه در وصف خوبی های رسانهها و شبکههای اجتماعی است. من نیز به عنوان بخشی از این جامعه منکر مزایای آن نمیشوم اما باید علاوه بر توجه به محاسن این پدیده تقریبا نوظهور به ناکارآمدیهای آن نیز توجه کافی داشته باشیم.
اخیرا تحقیقات جامعی در زمینه ارائه رفتارهای نارسیستیک یا اختلال شخصیت خودشیفتگی در رسانههای اجتماعی انجام شده است که باعث شده برخی کارشناسان با دید منفی به این رسانهها بنگرند.
برای مثال بعضی از تحقیقات در سال 2011 میلادی ثابت کرد نوجوانانی که از فیس بوک استفاده میکنند بیش از افراد مشابهی که از این شبکه استفاده نمیکنند رفتارهای خودپسندانه و نارسیستیک از خود بروز میدهند که این رفتار بهطور مستقیم به استفاده آنها از فیس بوک مربوط است. در همین زمینه آقای اریک وایزر (Eric B. Weiser) معتقد است به خاطر اینکه شبکههای اجتماعی ابزارهایی برای تبلیغات شخصی (Self-Promotion) هستند، باعث افزایش اختلال خودشیفتگی میشوند.
این تحقیقات خاطر نشان میکند ما باید درک درستی از این مسئله که چه مقدار از این تولید محتواها برای خودنمایی است و ارزش تاثیرگذارانه ندارد، داشته باشیم وگرنه ممکن است شاهد سرخوردگی بیشتری در مواجهه با شبکههای اجتماعی باشیم. به همین خاطر دوستان و همکاران ما در حوزه بازاریابی باید به این نکته توجه کنند که بالابودن پارامترهایی مثل تعداد بازدید، بازنشر، لایک و به طور کلی Engagement دلیل قطعی بر تاثیرگذاری یک کمپین نیست.
به عنوان آخرین سوال اینکه آیا در نوروز امسال از تعداد ماهیهایی که سر سفره هفت سین کشته شدند، کاسته شد؟ آلودگی محیط زیست در روز طبیعت چطور؟
دیدگاه خود را بنویسید